ای نگارم، ای بهارم، ای چراغ جان من
روشنیبخش دل شبهای بیپایان من
چون نسیم صبحگاهی، میوزی بر روح شب
میگشایی باغ دل را، از در درمان من
هر نفس با یاد رویت، میشود دنیا بهشت
مینوازد تار عشقت بر دل و بر جان من
بیتو شبها سرد و تاریک است، ای خورشید جان
با تو اما میدرخشد، مهر بر دامان من
ای تمام آرزوها، ای امید جاودان
بیتو خاموش است، آن دم آتش پنهان من