«رسالت نویسنده | یادداشتی درباره نقش آفرینش، فرهنگ و آینده ،به مناسبت روز نویسنده، یادداشتی تحلیلی و الهامبخش درباره رسالت نویسنده در فرهنگ و جامعه؛ بررسی نقش نویسندگی در آفرینش معنا، ارتقای آگاهی جمعی و پیوند ادبیات با آینده.»
روز نویسنده»
مقدمه
روز نویسنده، روزی است برای تأمل دربارۀ کسانی که با واژهها جهان را میسازند. نویسنده تنها یک فرد خلاق نیست؛ او حامل رسالتی است که فراتر از زمان و مکان عمل میکند. رسالت نویسنده در این است که با زبان، اندیشه و تخیل، پلی میان گذشته و آینده بسازد و به انسانها امکان دهد تا خود و جهان پیرامونشان را بهتر بشناسند.
در این یادداشت، تلاش میکنیم رسالت نویسنده را از زوایای گوناگون بررسی کنیم: از منظر فردی و اجتماعی، از دیدگاه فلسفی و ادبی، و در پیوند با فرهنگ جهانی.
۱. نویسنده بهمثابه آینه و خالق
نویسنده در عین حال که بازتابدهندهی جهان است، خالق جهانی تازه نیز هست. او تنها وقایع را ثبت نمیکند، بلکه با تخیل و زبان، واقعیتی دیگر میآفریند. این همان رسالت بنیادین نویسنده است: آفرینش معنا.
به تعبیر میلان کوندرا، رماننویس کسی است که «امکانهای وجود» را کشف میکند. این سخن را میتوان به همهی نویسندگان تعمیم داد: شاعر، داستاننویس، نمایشنامهنویس یا مقالهنویس، همگی در پی کشف امکانهای تازهای برای اندیشه و احساساند.
۲. رسالت نویسنده در برابر جامعه
نویسنده تنها برای خود نمینویسد. هرچند نوشتن عملی فردی است، اما اثر نویسنده به محض انتشار وارد عرصهی عمومی میشود و بر ذهن و زندگی دیگران اثر میگذارد. رسالت نویسنده در اینجاست که معنا پیدا میکند: او مسئول است که با قلم خود آگاهی جمعی را ارتقا دهد، پرسشهای بنیادین را پیش روی جامعه بگذارد و به انسانها امکان دهد تا از مرزهای روزمرگی فراتر روند.
ژان پل سارتر در کتاب ادبیات چیست؟ میگوید: «نویسنده مسئول است، زیرا کلماتش جهان را میسازند.» این مسئولیت همان رسالتی است که نویسنده نمیتواند از آن شانه خالی کند.
۳. رسالت نویسنده در برابر زبان
زبان ابزار نویسنده نیست؛ خانهی اوست. نویسنده با زبان زندگی میکند و رسالتش این است که امکانات پنهان زبان را آشکار کند. هر نویسندهی بزرگ، زبان را دگرگون میکند و به آن جان تازهای میبخشد.
به همین دلیل است که آثار نویسندگان بزرگ نهتنها از نظر محتوایی، بلکه از نظر زبانی نیز ماندگارند. رسالت نویسنده در این است که زبان را از کلیشهها و تکرارها برهاند و آن را به ابزاری برای کشف و آفرینش بدل کند.
۴. نویسنده و رسالت فردی
رسالت نویسنده تنها در برابر جامعه نیست؛ او در برابر خود نیز مسئول است. نویسنده باید صادق باشد، با خود و با جهان. او نمیتواند چیزی را بنویسد که به آن باور ندارد. رسالت فردی نویسنده در این است که صدای یگانهی خود را بیابد و آن را با شجاعت بیان کند.
همین صداقت و یگانگی است که آثار ماندگار را از نوشتههای گذرا جدا میکند. نویسندهای که رسالت فردی خود را جدی میگیرد، حتی اگر در زمان خود ناشناخته بماند، در آینده کشف خواهد شد.
۵. نویسنده و رسالت جهانی
در دنیای امروز، نویسنده دیگر تنها به یک فرهنگ یا یک زبان محدود نیست. آثار او میتوانند ترجمه شوند و در سراسر جهان خوانده شوند. رسالت نویسنده در این سطح جهانی، ایجاد گفتوگو میان فرهنگهاست.
ادبیات تطبیقی نشان داده است که چگونه آثار نویسندگان از فرهنگهای گوناگون میتوانند بر یکدیگر اثر بگذارند و افقهای تازهای بگشایند. رسالت نویسنده در این است که با اثر خود، پلی میان فرهنگها بسازد و به درک متقابل میان انسانها کمک کند.
۶. نویسنده و رسالت آینده
نویسنده تنها بازتابدهندهی گذشته و حال نیست؛ او آینده را نیز میسازد. هر اثر ادبی، نوعی پیشبینی یا پیشنهاد برای آینده است. نویسنده با تخیل خود، امکانهای تازهای را پیش روی انسانها میگذارد و به آنها نشان میدهد که جهان میتواند چگونه باشد.
این همان رسالت پیشگویانهی نویسنده است: او نه با پیشگویی غیبی، بلکه با تخیل و اندیشه، آینده را میسازد.
۷. رسالت نویسنده در برابر حقیقت
نویسنده موظف نیست حقیقت را همانگونه که هست بازگو کند؛ رسالت او در این است که حقیقتی تازه بیافریند. حقیقت در ادبیات، چیزی ثابت و قطعی نیست؛ بلکه چیزی است که در فرایند خواندن و نوشتن ساخته میشود.
به همین دلیل است که هر اثر ادبی بزرگ، حقیقتی تازه به جهان میافزاید. رسالت نویسنده در این است که این حقیقتهای تازه را بیافریند و به جهان عرضه کند.
۸. نویسنده و رسالت اخلاقی
هرچند نویسنده نباید به ابزار تبلیغ تقلیل یابد، اما اثر او همواره بار اخلاقی دارد. رسالت نویسنده در این است که با اثر خود، انسانها را به تأمل در ارزشها ومسئولیتهایشان وادارد.
این رسالت اخلاقی به معنای موعظه یا نصیحت نیست؛ بلکه به معنای برانگیختن پرسشها و ایجاد امکان برای اندیشیدن است.
۹. نویسنده و رسالت زیباییشناختی
ادبیات بدون زیباییشناسی وجود ندارد. رسالت نویسنده در این است که جهانی زیبا بیافریند، حتی اگر موضوع اثر او تلخ یا دردناک باشد. زیبایی در ادبیات به معنای هماهنگی و کشف است؛ کشف لایههای پنهان جهان و هماهنگی میان واژهها و معناها.
رسالت نویسنده چندوجهی است: فردی و اجتماعی، زبانی و جهانی، اخلاقی و زیباییشناختی. نویسنده کسی است که با قلم خود جهان را میسازد، حقیقتهای تازه میآفریند، فرهنگها را به گفتوگو مینشاند و آینده را روشنتر میکند.
روز نویسنده فرصتی است برای یادآوری این رسالت بزرگ و برای قدردانی از همهی کسانی که با واژههایشان جهان را انسانیتر و عمیقتر میسازند.
محمدرضا گلی احمدگورابی ،دکتر زهرا روحیفر