bg
1 -
فريدون نوروززاده ( 482 شعر )
1400/02/16
2 -
رضا کریمی ( 437 شعر )
1396/08/17
3 -
عباس حاکی ( 307 شعر )
1399/03/28
4 -
ولی الله...... شیخی مهرآبادی. ( 264 شعر )
1396/12/08
انواع قالب های شعری به زبان ساده
اکبر شیرازی

خلاصه انواع قالب های شعری به زبان ساده بیت : کمترین مقدار شعر یک بیت است. مصراع : هر بیت شامل دو

آموزش قافیه به زبان ساده
اکبر شیرازی

بخش اول آموزش قافیه به زبان ساده تقدیم می گردد

اضافه شدن لینک غزلسرا در "سایت پیوندها"

باسلام واحترام نام و نشانی تارنمای شما بر اساس رتبه بندی در نشانی ذیل اضافه گردید. غزل سرا ghazalsara.ir صفحه اصلی/علمی و آموزشی/علوم انسانی/مجم...

افتتاح سایت جدید

سلام خدمت اعضای محترم سایت غزلسرا و بازدیدکنندگان عزیز ضمن تبریک آغاز دهه مبارکه فجر ؛ سایت غزلسرا با ساختاری جدید و قابلیتهایی بیشتر بعد از یکماه ت...

اشعار برگزیده
آخرین اشعار ارسالی
مریم زنگنه
1403/12/18
12

ظهر یه روز خیلی گرم مرداد

قلم رو دفتر یه نوشته سُر داد

من با چشام نوشته رو می دیدم

به خامیش اما خیلی می خندیدم

زیبا بود آهنگین و قافیه ام داشت

انگار ولی یه چیزایی رو کم داشت

با همه خامی و ناپختگیش

میشد ازش کرد هزارتا برداشت

از اولش می اومدم آخرش

دوباره برمیگشتم از اولش

راس راسی این ترانه بود که گفتم

بعد یه ساعت که شدم مطلش

وقتی که خوب گرم میشد موتورم

فهمیدم یه شاعر آماتورم
akbarbahrami
1403/11/22
22

تو باشی در خیالم من نمی خواهم جهانی را

نمی خواهم ازین دنیانی فانی لقمه نانی را

بمیرم گوشه ی میخانه ها لبریز از عشقم

نمی خواهم ببینم گریه شیرین زبانی را

به درویشی قناعت می کنم در کنج ویرانه

که امحا کرده باشم در جهان خشم نهانی را

تمام عمرمن شد صرف دل بستن به چشمانت

از آن روزی که دیدم در تو من نام و نشانی را

به چشم من نیامد خواب راحت نازنین من

از آن وقتی که دیدم در نگاهت آسمانی را
مجید محمدی
1403/11/10
23

نام شعر: منطق
پشت من گفتی ندارم من که حتی منطقی
آبرو داری همیشه کرده ام نا لایقی

می‌زنی تهمت چرا بر قلب این عاشق عزیز؟
من که تسلیمت همیشه بوده ام ای مشرقی

هرکسی لافی زده پشتت زبانش بسته شد
من نگفتم از بدی های تو همچون عاشقی

بارها گفتم فرشته صفتی یادت که هست؟
ماهرانه از سرم عقلم ربودی،سارقی

تا ابد زیبا ترینی بهترینی مثل ماه
هیچ سودی این ندارد آنقدر بی منطقی
#مجید_محمدی(تنها)
مجید محمدی
1403/11/09
14

هیچ می‌دانستی نوازنده ای؟
با عطر لطیف صدایت
ضربان قلب مرا می نوازی
هیچ می دانستی آهنگسازی؟
با عطر لطیف بودنت
حال دل مرا کوک می سازی
هیچ می‌دانستی شاعری؟
لبخند ملیح تو
هم الفاظ را در اشعارم
 به هم می بافد
هم مرا از ابتدا
عاشق تو می سازد
پس این شعر توست
که از زبانم جاریست
هیچ می دانستی خدایی؟
چون فقط تو را می پرستم
قبله من  فقط قلب توست

#مجید_محمدی(تنها)
#تخلص_تنها
مجید محمدی
1403/11/09
16

نام شعر: خواب‌شیرین

خواب شیرین را تو تلخش می‌کنی بر من چرا؟
حرف رفتن می‌زنی با من چرا ای بی وفا

مهربانی کن نزن حرفی ز رفتن نازنین
ساکن قلبم بمان ای مهربان در این سرا

می‌زنی حرف نپخته یک زمان هایی فقط
قلب من عادت ندارد کن مراعات مرا

حرف رفتن را به من هرگز نزن حتی مزاح
جای آن من را عزیزم کن صدا ای دلربا

اسم من را بی صدا فریاد کن در گوش من
تا دلم عاشق شود از ابتدا تا انتها

#مجید_محمدی( تنها)
مجید محمدی
1403/11/09
16

از ماندن تا نماندن
یک نون فرق است
اما دنیایی فاصله دارند
یکی دنیای فردی و میسازه
یکی دنیای فردی رو نابود میسازه
هر دو می‌سازند اما
این یکی ساختن کجا وُ آن یکی ساختن کجا

#مجید_محمدی(تنها)
مجید محمدی
1403/11/09
20

این مَنِ بی تو
من نیست
پس کیست؟
خودم هم نمیدانم
که آن چیست؟
که درون مرا میخورد
و تفاله اش را به بیرون
پرت می‌کند
این مَنِ بی تو
من نیست
هیچ نیست
جز سرگردانی مطلق
می‌چرخد دنیای بی تو دور سرم
اما تو را نمی یابد
راستی کجایی تو؟

#مجید_محمدی(تنها)
مجید محمدی
1403/11/09
16

قلب و قبل از دیدنت من پرورش دادم چرا؟
تا کسی آمد نگیرد قلب را از دست ما

مثل دکتر می شکافی قلب را با آن نگاه
تا بدزدی قلب من را  از خودم ای دلربا

این دلم تا دید چشمت را فراموشی گرفت
  ای غریبه کرده ای با این دلم آخر چه ها

تا که دیدم من تو را در دل غریبه گشته ام
چشم زیبایت دلم را برده هر دم در فنا

من شدم فارغ ز آنچه بوده ام دانا عزیز
هرکسی عاشق شود باید چنین باشد چرا؟

#مجید_محمدی(تنها)
#تخلص_تنها
سید محمد حسین شرافت مولا
1403/10/27
17

بسمه تعالی

طرح عاشورایی _ حضرت عبدالله بن حسن (ع)____

دستت
قطع شد
اما در
آغوش ِ
حسین (ع)
آرام شدی

متخلص به :
بستان
مریم زنگنه
1403/08/15
144

برای گریه های خود ندارم شانه هایت را
سرم را روی زانو نه، دلم دیوار میخواهد

درین کنج قفس بی هم نفس افتاده ام اکنون
دلم یک قوی عاشق نه، ولی یک سار میخواد

زمانی عاشق آواز و رقص و زندگی بودم
هم اکنون کنج تنهایی دلم گیتار میخواد

دگر طاووس و بلبل قمری و گنجشک زیبا نیست
درونم رو به تغییر است دلم کفتار میخواهد

نمی شوید دگر الکل غمم را از پس سینه
به اشک عادت ندارم من، دلم سیگار میخواهد

ندارم جرات اینکه بگیرم از خودم جان را
دلم یک زلزله همراه با آوار میخواد