bg
خاكستر عشق 21
شاعر :‌ محسن نصيري(هامون)
تاریخ انتشار :‌ 1392/12/10
تعداد نمایش :‌ 399

عاشقت هستم و عشق از تو تمنا نكنم

دل خود،خار در اين گنبد مينا نكنم

كار من عاشقي و كار تو عاشق كشي است

پس بدانم كه منم با چو تويي ما نكنم

ديده ي غمزده از نرگس جادو بستم

كه دل خويش گرفتار معما نكنم

اين همه ناز نكن،عمر كمي كوتاه است

بر حذر باش كه با ناز دگر تا نكنم

كس نداند كه در آن پرده چه ها مي كردي

دشمنت نيستم و راز تو حاشا نكنم

توبه از بوسه ي لب هاي لطيفت كردم

كه دگر دم به دم از درد خدايا نكنم

چهره ي چون مه و چشمان دل انگيزت را

داغ بر دست نهادم كه تماشا نكنم

سال ها بود كه من عاشق و شيدا بودم

توبه كردم كه هواي دل شيدا نكنم

در تب عاشقي و مستي ات آرام نبود

دل بيچاره ي خود در تب سودا نكنم

همه شب از غم تنهايي خود ترسيدم

همه گفتند به هامون،كه پروا نكنم

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
ولی ا..شیخی مهرآبادی (دیوانه)
0
0

جناب آقای نصیری،سلام علیکم.خسته نباشید یاعلی....

user image
موسی عباسی مقدم
0
0

سلام نصیری عزیز زیبا بود

user image
اکبر شیرازی
0
0

آقای نصیری عزیز سلام

خیلی زیبا بود آفرین

ولی یه نکته که منتظر بودم آخرش بگی :) :

اینهمه گفتم و صدبار دگر می گویم

توبه کردم که دگر توبه ی بیجا نکنم

زنده و سلامت باشید