bg
خاكستر عشق 23
شاعر :‌ محسن نصيري(هامون)
تاریخ انتشار :‌ 1392/12/15
تعداد نمایش :‌ 412

باد،چه خوش مي وزد از پس گيسوي تو

كاش كه من هم چو باد راه برم سوي تو

كرد اسيرم به راه،چشم تو با يك نگاه

كرده طلسمم كنون نرگس جادوي تو

بوي تو بوي بهشت،كام تو چون باده گرم

كاش كه روزي شوم ساكن مينوي تو

 قبله ي من چشم تو،دست دهم دست تو

مست شدم مست تو،در هوس بوي تو

سرمه ي چشمان من،خاك در كوي توست

مرهم اين دو اسير،هست به جاروي تو

آمدنم پيش تو كار من و پا نبود

عشق تو ما را كشيد در طرف كوي تو

مستي و هشياري ام عاشقي و زاري ام

هيچ ندارد دليل جز نگه روي تو

عشق غم فاصله در ته چشمان ماست

كاش ببندد به هم با گره موي تو

بار غم عشق را با دل خود مي كشم

قامت هامون شكست اين خم ابروي تو

مرهم زخم دلم گرمي دستان توست

بوي خوش زندگي از گل خوشبوي تو

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
ولی ا..شیخی مهرآبادی (دیوانه)
0
0

جناب آقای نصیری،سلام علیکم.(فکرمی کنم)چون به یادداشت هیچ یک ازدوستان،جوابی نمی دهید،میانه ای بانقد ندارید.پس بسنده می کنم به همین که:خسته نباشید.