bg
بیا که خاطره ها نروند...!
شاعر :‌ فرشته محمدی
تاریخ انتشار :‌ 1391/10/13
تعداد نمایش :‌ 297

کنار پنجره ای می نشینم و با انگشت

به روی شیشه تو را می کشم ولی پرپر

نفس که هیچ ولی آه سرد تنی بی روح

تمام بوی تورا می دهد وَ نگاهم تر...

 

قدم قدم شب تاریک را به سحر دادیم

درست وقت نمازت٬خدای تو می دید

صدای توپ همان لحظه آمد و غوغا شد

بهار شد دل صحرا که لاله ی تو رویید!

از آن به بعد شبی نیست خواب شوم٬شاید

سحر شود تو بیایی مرا ببری با خود

بزرگ شد گل پرپر ولی دل من پژمرد

بیا که خاطره ها از نبودن تو پُر شد!

 

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
شبير
0
0

سلام و درود خانم محمدي عزيز مرحبا زيبا بود فقط به نظرم مصرع چهارم قسمت اول، يه جوريه نميدونم، شايد بجاي نگاهم تر  چيز مشابهي باشه بهتر بشه البته جسارت كردما ببخشيد

user image
فرشته محمدی
0
0

سلام جناب شبیر میشه دقیق بفرمایید چه جوریه!؟:-) یا حداقل مثالی.... راهنمایی... در کل خیلی ممنون.شما اکثرا اولین نفری هستید که اشعار من رو میخونید سپاس که وقت صرف می کنید

user image
شبير(پاسخ به نظر فرشته محمدی )
0
0

خانم محمدي عزيز اشعار شما خيلي دلنشين و پر احساسه و من افتخار ميكنم كه اولين نفري هستم كه اشعار زيباي شما رو ميخونم راستش به نظرم  كلمه ي «نگاهم تر» يك مقدار سنگينه.يا شايد من نتونستم روان بخونمش يا شايد بگم به دلم نچسبيد :) بهتر باشه البته هميشه حس و حال و نظر شاعر بر هر چيزي اولويت دارد مگه نه  :)  ؟

user image
فرشته محمدی(پاسخ به نظر شبير )
0
0

ابتدا ممنون از لطفتون نظر و سلیقه ی اشخاص متفاوته و هر کدوم محترم... ولی بیشتر فکر می کنم با خوانش این مصرع مشکل دارید...شاید هم واقعا سنگینه نمیدونم!

user image
صلاح الدین احمد لواسانی(پاسخ به نظر فرشته محمدی )
0
0

سرکارخانم  محمد یعزیز من نیز احساس  میکنم این عبارتکمی سنگین است ..... البتهمن با تلاش زیاد خواندمش....امااگر ازعبارت ساده تروروانتر استفاده کنید فکرمیکنم خوانندگان بیشتری با آن ارتباط برقرارخواهند کرد........البته قطعا شماازهرکس دیگری محقترهستید به تشخیص این موضوع وحقیرفقط منباب توضیح جسارت وفضولی کردم . ببخشید

user image
فرشته محمدی(پاسخ به نظر صلاح الدین احمد لواسانی )
0
0

سلام نظر شما هم محترم... بازنگری میشه ممنون که وقت گذاشتید

user image
رعنا امیریان
0
0

سلام فرشته ي من! راستش منهم... اما زيبا سرودي عزيزم موفق باشي.

user image
فرشته محمدی
0
0

سلام رعنا جان ممنون از لطفت...  

user image
اکبر شیرازی
0
0

فرشته خانم سلام

ببخشید که دیر خدمت رسیدم

شعرتون زیبا بود ممنون

در مورد "وَ" در اشعار موزون من با نظر استاد حاکی که مدتی است پیداشون نیست موافقم

در مورد شعر شما و همین مورد به نظرم اگر "وَ" را برداریم و یک مکث داشته باشیم وزن شعر مشکلی ندارد

در مورد وزن کلی این شعر اگه توضیح بدید ممنون میشم

سلامت و شاد باشید

user image
فرشته محمدی
0
0

سلام سپاس از لطفتون.انگار وزن این شعر خیلی مشکل ساز شده! وزن شعر هست:مفاعلن فعلاتن مفاعل مفعولن...وتا آخر همین وزن رعایت شده اما چون این وزن به گوش زیاد آشنا نیست اکثریت با خوانش مشکل پیدا میکنند!!!و حتی یکی از آقایون مجموعه ی ما گفتند این شعر اصلا وزن نداره!!!!!!!!! اما چون یه هجای کوتاه از وزنی که به گوش ما آشناست اضافه تر هست وزن نا آشنا میشه و به کار لطمه میزنه من این مورد رو نمیدونستم و خواستم طبق همون اولین مصرعی که سروده شد مابقی رو ادامه بدم اما اساتیدم گفتند که بهتره همون چیزی رو که اول به ذهن میاد به وزن معمول و رند تبدیل کنیم و ادامه بدیم... از توجهتون ممنونم یاعلی