bg
غربت
شاعر :‌ فرشته محمدی
تاریخ انتشار :‌ 1391/10/04
تعداد نمایش :‌ 406

اینجا غریبی٬بی کسی هم عالمی دارد
با ما فقط غم آشنا شد از همان اول
قسمت شد ازهرچیز برهرکس٬چه بختی بود!
آقا غریبی سهم ما شد ازهمان اول

دلهایمان هرلحظه بی تابند و در راهند
آنقدر گفتیم از پریدن...پر درآوردیم
از دل صدا کردیم و با دل پر زدیم اما
ناگاه از صحنی٬ضریحی سر درآوردیم

درمانده ای بودیم اما راهمان دادی
من خسته ای پَربسته ام با باری ازغم ها
اینجا فقط نامردمی باب است٬اما من
دلگیرم از دل های بی احساس آدم ها

دیگر نفس بامن غریبی می کند!ای کاش
در بند آخر بیت هشتم زائرت باشم
می خواهم از غربت بگویم کاش دریابی
لطفی کنی تا عمر دارم شاعرت باشم

 

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
شبير
0
0

سلام و درود بر شما خانم محمدي مرحبا

user image
فرشته محمدی
0
0

سلام جناب شبیر ممنونم....نظری؟پیشنهادی؟انتقادی؟چیزی نبود!؟ :-)

user image
شبير
0
0

راستش چند بار خوندم بعضي جاها رو سخت ميخونم. ميخام مطمئن اول از طرف خودم اطمينان پيدا كنم كه درست ميخونم، بعد جسارت كنم و نظري بدم :)

user image
فرشته محمدی
0
0

واقعا؟ خب کجا؟بگید تا توضیح بدم...البته من چون قبلا اشکال وزنی توی شعرام زیاد بود الان خیلی روی وزن حساس شدم...وباید بگم که اشکال وزنی نداره این شعر... بگید کجاشو به مشکل برخوردید تا توضیح بدم

user image
اکبر شیرازی
0
0

سلام بر فرشته خانم عزیز

این شعر زیبای شما را یکبار دیگر خوانده بودم همینجا گذاشته بودید یا از جای دیگر خوانده ام؟ یادمه برایش یک یادداشتی هم گذاشته بودم

به هر حال قشنگ بود دست مریزاد

user image
فرشته محمدی
0
0

سلام جناب شیرازی سپاس این شعر تغییر یافته ی شعر پریدن هست...همون غزلی که به نظرتون بیت اولش قابل توجیه نبود...  

user image
اکبر شیرازی(پاسخ به نظر فرشته محمدی )
0
0

ممنونم خانم محمدی گرامی

نکته ای که آقای دهلوی اشاره کرده اند به نظرم درسته برای من هم جای سئواله چرا "ما" تبدیل به "من" شده؟

در درس و زندگی و معنویات موفق باشید

user image
امیرخسرو دهلوی
0
0

سلام شعر خوبی است.اما ایرادی که به نظرم می رسد آن است که راوی شعر در آغاز ((ما)) بوده و در نیمه تا پایان ((من)) شده!آیا توجیه خاصی دارید؟ بر ای مصراع آخر هم پیشنهاد من این است: لطفی بکن تا عمر......

user image
فرشته محمدی
0
0

سلام سپاس از توجهتون...در ابتدای شعر شاعر حرف خودش رو حاصل فکر و حرف دیگران هم میدونه.همونطور که اگر کسی به نمایندگی از جمعی حرف بزنه هم از ضمیر یا شناسه ی فعل جمع استفاده میکنه ....اما از اون قسمت به بعد که از (من) استفاده شده از دل خودش به تنهای حرف میزنه... نمیدونم که این واسه ی شما قابل توجیه هست یانه...اما درسی بود که در سال سوم دبیرستان خوندیم...

user image
شهرام زارعی
0
0

سلام شعر خوبی ست . مملو از احساس  ، با این حال چند مصرع با بقیه یکدست نیت . به زبان ساده ضیفترند . مصرع 3و 7 در این مصرع سروده شده " از دل صداکردیم " ضعف تالیف دارد . یعنی وا ژگان کارکرد درست ندارند .که آن هم به خاطر نداشتن ضمیر است . و مصرع 14  که باید یا بیت هشتم را بیاورید یا بند آخررا . یکی از این ها حشو است ..

user image
فرشته محمدی
0
0

سلام ممنون از نکاتی که گفتید