(یاعلی بن موسی الرضا)
این دل به ضریح تو چنان پر زد و رفت
آتش به تمام برگ و دفتر زد و رفت
انگار که عاشق هوایت شده است
آمد به هوای عاشقی سر زد و رفت...
اين بار دل اسير ما را در ياب!
اين تنگي قلب پير ما را درياب
عمرم همه شد به را ه دلتنگي تو
اين قلب ز غصه سير ما را درياب
جزر آمده و حال مرا مد کرده بغض آمده از حنجره ام رد کرده من این چمدان تو ساک ها را بردار بدجور دلم هوای مشهد کرده
از جزر و مد زمانه حالت بد شد
این بغض و سرشک بر وصالت سد شد
ای دوست توسل به گل نرگس کن
شاید که سریع قسمتت مشهد شد
هرجا دلی شکست به اینجا بیاورید اینجا بهشت شهر خدا شهر مشهد است
مأمن و جای خستگان محفل دل شکستگان
شفیع جمله زائران کنج حرم نشستگان
صحن و سرا و گنبدش عشق و صفا دهد بما
پنجره فولاد رضا و آن دخیل بستگان
بازم مثل بقیه
زیبا و دلنشین بود
اجر شما فرشته خانم
با سلطان دین امام رضا(ع)
------------------
دلها همه سوی درگهت آقاجان
من را بپذیر همرهت آقاجان
این دست مرا بگیر من را دریاب
تا جان بفشانم به رهت آقا جان
السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا زیبا بود...
در كام زمانه گشته ام همچو اسير باقلب رئوف خود، دودستم تو بگير روزي كه مشرف شدي بر گرد حرم يادي تو بكن ز يار و عيار حقير
سلام زیبا بود... ولی توی مصراع سوم *یای*فعل *شدی* کوتاه تلفظ میشه... ولی شما دعا کنید باز طلبیده بشیم...چشم حتما دعا میکنیم شماهم مارو از دعای خیرتون بی نصیب نگذارید
سلام و درود بر شما؛
بسیار زیبا بود.
پیشنهاد 1:
زمان فعل در مصرع سوم گذشته باشد :
انگار که عاشق هوایت (نگاهت) شده بود
پیشنهاد 2:
دل به شوق حرمت پر زد و رفت
آتش به کتاب و مشق و دفتر زد و رفت
انگار که از عشق تو مجنون شده بود
از سینه برون پرید و بر سر زد و رفت
سلام ممنون از پیشنهاداتتون اما... با پیشنهاد اولتون موافقم ولی توی پیشنهاد دومتون مصراع اول وزن بهم خورده... با مصراع دوم موافقم.... مصراع سوم تلمیح داره که ترجیح میدم نداشته باشه... و مصراع چهارم هم به زبان نرسیده...کلمه ی*برون* اما *به سر زدن* توی مصراع چهارم زیبا بود... از توجهتون متشکرم