با سلام به همه ی دوستان
این شعر اولین شعر وزن داری هست که حدودا سال پیش نوشتم...موقعی که نه از وزن نه زبان ونه...چیزی سر در نمی آوردم.خواستم نظرتون رو در موردش بدونم...
و اما باید بگم که چون به عنوان اولین کار مورد قبول اساتیدم بود خیلی دوستش دارم
کاش می شد خاک پاک درگهت را بو کنم
هر شب و صبحم به منزلگاه دل ها رو کنم
نام تو هر دم به لب هایم دگر جاری بود
چشم من عشق تو را بیند نظر هر سو کنم
تا شوی ضامن برای هر گرفتاری من
چهره ام را باید آن دم مثل یک آهو کنم
تا که درد دل برایـت گویم و صبرم دهی
با چه راز کائنی باید که من جادو کنم؟!
درد تنهایی شده جزئـی ز اعضای وجود
از برای چاره باید فکر یک دارو کنم
آه... اما درد تنهایی ندارد چاره ای
لا جـَرَم با درد دوری تــو باید خو کنم
ذره ذره تنگ خواهد شد دلم در راه تو
کاش می شد خاک پاک درگـهت را بو کنم