بهار که می آید
سبز می شود
خاطرات خشکیده ی چند ساله ام
و باز
قطره قطره
آب می خورد
زخم کهنه ای
که می جوید
رویاهای پوسیده ی مرا
_
روزها...
ماه ها...ماه ها...
بهار رفت
و دوباره
صورت کبودی که شوره زد
و چشمی که خشک ماند
به آینه ای شکسته
برای روبوسی خودش!
سلام فرشته جان
زیبا بود نازنینم
روزگارت خوش باد
سلام مجدد سپاس و قدر دانی از زحماتتون
سلام فاصله ی نثر شاعرانه با شعر منثور به اندازه ی یک تار موست . اما این دودر اصل دو ژانرمتفاوت و به کل باهم فرق دارند و این فاصله را باید در ویژگی ها و المان های آن دو در برخورد با زبان جست موفق باشید
سلام مجدد من متوجه نشدم در این امر موفق بودم یانه!؟ خیلی ممنون
درود سروده ای سرشار از احساس ناب از شما خواندم. موفق باشید.
سلام ممنون از لطفتون در پناه حق باشید
سلام و درود بر شما بانوی گرامی؛
سروده ی زیبایی است.
سلام سپاس از لطفتون
درود بر فرشته خانم گرامی
با پوزش از تأخیر
از خواندن شعر زیبای شما لذت بردم
برای شما در همه حال آرزوی موفقیت می کنم
شاد باشید
سلام خیلی ممنونم از لطفتون مهم اینه که وقت میذارید...دیر یا زودش اهمیتی نداره بازهم سپاس