bg
به بند می کشی مرا
شاعر :‌ رضا فرینام (فلاح)
تاریخ انتشار :‌ 1393/02/26
تعداد نمایش :‌ 480

به بند می کشی مرا
دوباره با گناه سیب
وای پناه بر خدا
از این نگاه دلفریب

چه رذل بود روزگار
و من چقدر خسته ام
سرم چه درد میکند
چه بیصدا شکسته ام

به شهر من سری بزن
ببین چه خون شده دلم
بیا و شاد کن مرا
سر آمده تحملم

بیا که تازه می شود
هوای خانه با شما
بیا و بوسه ای بده
دوباره زنده کن مرا

بیا به آشیانه ام.
بیا و تا ابد بمان
کنار من بمان. نرو
تو را قسم به آسمان ...

ولی اگر که خواستی
از این خرابه رد شوی
و مثل آن سراب ها
تو هم دو رو و بد شوی

اگر دوباره سهم من
به غصه دل سپردن است
هنوز راه و رسم تو
شکستن و گذشتن است

مرا نمانده طاقتی
دگر به دیدنم نیا
که این وداع آخرین
به خاک می کشد مرا

« محمد فلاح »

home

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
ولی ا..شیخی مهرآبادی (دیوانه)
0
0

جناب آقای محمّد فلاّح،سلام علیکم.دست مریزاد.کاربسیار قشنگی ست .مدتی ست ازفیض حضورتان بهره مند نمی شویم.انشاءا....توفیق رفیقِ راهتان باد.

user image
محمد فلاح
0
0

سلام و ممنونم از شما باور کنید  اینقدر گرفتارم حتی زمانی برای نوشتن شعر به ندرت به دست می آید مرسی از نظرات دلگرم کننده شما

user image
رضا کریمی
0
0

سلام و درود بر شما؛

جناب فلاح عزیز، مثنوی زیبایی است. احسنت.

در پناه خداوند متعال باشید.

user image
محمد فلاح
0
0

درود جناب آقای کریمی و سپاس