ای آنکه راه صداقت مسیر پای تو بود در آسمان سعادت رها هُمای تو بود
به کوی هاشمیان یک بهشت سُکنی داشت اگر مدینه صفا داشت از صفای تو بود
زمین بدون تو خاکی سیاه بود ولی چه تابناک ز خورشیدِ جلوه های تو بود
تو جانشین خدا بین خلق او بودی حضور تو چو حضور خود خدای تو بود
کلیمِ خالق و مخلوقِ قلبْ آینه ای نه جز کلام خدا بود و با صدای تو بود
پناه گم شدگان در مسیر حق بودی دوای درد شکسته دلان دعای تو بود
ولی ز دوزخ جهل و عناد و گمراهی هزار تیر عداوت پِیِ فنای تو بود
نه جهل تاب ترا داشت ای صداقتِ محض نه بین قوم دروغ و نفاق جای تو بود
تمام کینه خود را درون سَم کردند که پاره های جگر دوش سهم نای تو بود
زمان ز ساعت شش هم گذشت در حالی که جاودانه به دنبال ماجرای تو بود
گر آسمان دل آشفته است و طوفانی شکسته بود که اینگونه در هوای تو بود
فراتر است ز فهم رضا طریقت تو هرآنچه خواست خدایت همان رضای تو بود
1394/5/20 / 25 شوال 1436
رضا