نقاب ها
بر سنگ ها
چون پته ها
بر آب ها .
آری
که مرگ
شایبه ای روا نمی داند .
این روزها را دیده ام
و بر دوشِ ناله ای کوتاه
این مرگ ها را مرده ام .
بر شاخِ پچپچه
اگر اینگونه بیفزایم
و گر به کوتاهی زنجیرها
زنجیر
باز
این فریادی ست
بر خاک
نبخشودنی :
من از تو می ترسم
من از تو می رنجم
من از تو زودتر می میرم
اما
چنین به همزایی
تو پیش تر می ترسی
تو پیش تر می رنجی
تو پیش تر می میری .
_________________
خرداد93
زیبا بود...آفرین آقای خانمحمدی.
سلام و سپاس استاد حاکی عزیز ممنونم از محبت همیشگی تان . برقرار و سلامت باشید
جناب آقای خانمحمدی عزیز، سلام علیکم. ........................................................... این روزهارا دیده ام وبردوشِ ناله ای کوتاه این مرگ هارامُرده ام.......... بسیار زیباست وعمیق.........دستمریزاد دوستِ گرامی...حق یارتان بادانشاءا.........
احمد رضا ی عزیز سلام و علیکم. درود بر احساس پاکتان با محتوا و روح نواز .برقرار باشید.