شکوفه را با خود بُرد
بادی که به لب نغمه ی زمستان داشت .
ساقِ سیب
کبودِ شرمندگی ست
و صنوبر
هر شب
تال تال
یأس
به خاک می ریزد .
من نیز چون تو ام
گردوی پیر !
مرا بهار
تنها
پیرهنِ سبزیست
نوارپوشِ خاموشی .
-----------------------------
96/1/11
جناب خانمحمدی عزیز بسیار استادانه می سرایید.اشعار شما در کمال استحکام و مهارت است.احسن.
استاد گرامی جناب حاکی عزیز سلام عرض می کنم . از تشویق و لطف همیشگی تان بسیار سپاسگزارم . خطا پوشی می فرمایید استاد عزیز . برایتان آرزوی سلامتی دارم
ساقِ سیب کبودِ شرمندگی ست ! سلام جناب خان محمدی عزیز بسیار زیبا ، نیک اندیشانه و تاثیرگذار قلم می زنید . لذت بردم . پاینده باشید
سلام بر شما جناب کرمی عزیز بخاطر تأخیرم عذرخواهی می کنم . بسیار ممنونم از محبتی که فرمودید
سلام و درود برشما؛ جناب خانمحمدی عزیز، سروده بسیار زیبا و جالبی است. احسنت. در پناه خداوند متعال باشید.
سلام بر استاد کریمی عزیز از شما بسیار سپاسگزارم . لطف فرمودید