ديگر امّا گُل من، از من ايـراد نگـير
آنچه گفتي غلطاست، شعله بر باد نگير
آرزوهاي من از، جنس روياي تو نيست
آسمـان را فقــط از، مُـرغ آزاد نگير
بين ما هيچكـسي، به ميـــانجي ننشست
و از اين مردم تلخ، ديگر امداد نگير
ما به اين خـانه ولي، متعـــلق نشديم
قهر همـراه سكـوت، از كسـي ياد نگير
اينك امّاكه شباست، صبـح فردا خوابي
چونكه بيدار شدي، داد و فرياد نگـير
وازاين پس ديگـر، راه ما گشــت جُدا
اين بهاريست كه رفت، ختم خرداد نگير