bg
مهماني مادرجان
شاعر :‌ حمید میرمعزی
تاریخ انتشار :‌ 1393/04/28
تعداد نمایش :‌ 291

تقديم به آنكه:    نمي‌دانم:         

چگونه بايد سپاسگزارش باشم ؟    و مي‌دانم: 

هرگز نخواهم فهميد ....

من به اندازه مادرجانم

نه شرافت دارم،    نه خُدا را ديدم

او توانمندترين پيرزن عالم بود

مي‌توانست مرا،     تا لب پرچين كبوتر ببرد

مي‌توانست ضيافت بدهد تعطيلات

دست‌هايش همه درگير چروك

وبه صورت حتي،   گوشه‌اي صاف نداشت

ليكن او زيبا بود

نه فقط زيبايي، 

او برازنده‌ترين خانم و سردسته عياران بود

و اُجاقش روشن

از اتاقش گاهي

كاسه‌اي سبز برنج، 

كه به اندازه بُحران غذا مي‌فهميد

بر بلنداي تمناي فروخوردة من مي‌رقصيد

انتظارش فقط اين بود كه آدم باشم،

و قضاوت نكنم آمدن باران را،

وقتي از غُربت خود خيس‌ترم

يا رضايت ندهم هيچكسي را به دروغ، 

در زمستان بُلند

من به چشمان خودم مي‌ديدم،

از گرفتاري درخاك به زردي مي‌زد

و درآن لحظه كه درهاي قفس باز ولي مي‌ماندند،

سخت درگير نرفتن مي‌شد،

گرچه در دل هوس بال گشودن امّا

عدّه‌اي يار بديهي دَم در منتظرش

و دلش مي‌دانم،    پي آنها مي‌خواست

آخرش بود كه آهسته برايم مي‌گفت:

چه كنم؟،   بايد رفت

ترسم از مرگ ولي

فكر تنهايي توست....

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
عباس حاکی
0
0

کار خوبی بود جناب میرمعزی گرامی . قوی بود.به اعتقاد من  شما در اوزان نیمایی بیستر می درخشید تا شعر های آزاد. و می دانید که بین این دو فرقی فاحش است.

user image
حمید میرمعزی
0
0

جناب حاكي عزيز همچنان از عنايت شما به اين كمترين سپاسگزارم. اين مهم را دوست بزرگواري نيز ميفرمود و تاكيد شما دلالت بر صحت اين مسئله دارد. از كم‌سوادي بنده بدانيد، منظور شمارا از شعرهاي آزاد، همان شعر سپيد است؟  اگر چنين باشد، معروض ميدارم، اينگونه نوشته‌ها را اساسا شعر نميدانم وتاكنون هم دراين وادي تلاشي نكرده‌ام. گرچه اذعان دارم كه بسياري از ايندست مطالب براستي ژرف و قابل تامل است و نميتوان ذهنيتي كه خالق آنها بوده را ناديده يا ناشنيده گذاشت و گذشت. ونيز، همه عزيزاني كه دراين مسير راه مي‌پيمايند، محترم و صاحب سبك ميدانم. درهرحال بنده‌نوازي فرموده وبراي بزرگ شدن و رسيدن، مارا از ديدگاههاي خود بهره‌مند سازيد. سپاس دوباره  

user image
عباس حاکی(پاسخ به نظر حمید میرمعزی )
0
0

حمید جان سلام. منظورم از« شعر آزاد» متفاوت از« شعر سپید» یا بی وزن است که می تواند شعر منثور هم باشد . در شعر آزاد تساوی اوزان در  مصاریع رعایت نمی شود . در واقع کلام منظوم است.اما شعر نیمائی ، صرفا کلام منظوم نیست و دارای خصیصه شعری است با تمام تعاریف و شرایط « شعر» بودن.یعنی همان تفاوتی که یک کلام صرفا منظوم با شعر دارد. 

user image
دادا بیلوردی
0
0

درود بر شما از احساستان بهره مند شدم

user image
حمید میرمعزی
0
0

جناب بيلوردي گرامي، از توجه شما به اين كمترين سپاسگزارم.

user image
رضا کریمی
0
0

سلام و درود بر شما؛

شهادت مولای متقیان حضرت علی ابن ابی طالب صلوات الله علیه تسلیت باد

جناب میرمعزی عزیز، سروده ی بسیار لطیف و زیبایی است. احسنت.

انشاء الله طاعات و عبادات شما مقبول درگاه احدیت باشد.

در این شب های پر برکت قدر رضا را هم دعا کنید.

user image
حميد ميرمعزي
0
0

از لطف شما بسيار سپاسگزارم جناب كريمي عزيز

user image
میثم دانایی
0
0

درود برشما ....زیبا بود

user image
حميد ميرمعزي
0
0

سپاسگزارم جناب دانايي

user image
فرنگیس رزمی
0
0

سلام درود برشما زیبا ودلچسب ا آموختم یا علی مولا