bg
سوختن شمع
شاعر :‌ ناهید صادقی
تاریخ انتشار :‌ 1394/05/06
تعداد نمایش :‌ 437

چرا تو که ای دوست سوختن شمع دیدی سر به پایین فکندی و بر او خندیدی؟ گر نبودی نزد شمع سوخته پروانه ای قطره ای اشکی روان کن همچنان بیگانه ای روزگار است چه شنیدی تو از این وصف زمان؟ یا که دیدی نشود پیر بماندست جوان؟ گر تو هم داشتی ذره ای از این غمِ شمع قد رعنای تو برنای جوان می شد خم

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
ولی الله شیخی مهرآبادی
0
0

سرکارخانم ِ صادقی گرامی،سلام علیکم. ....................................................... اوّل این که به (کلبه) خوش امدید...وامیدوارم که به خاطرِ پیشرفتِ در(سُرایش) نقد رابپذیرید...وامّا بعد خواهشم ازشما ،مطالعه ی بیشتر ازآثارِ بزرگان وبخصوص درهمین سایت ،خواندن ودقّت درمطالبی ست که جناب استادحاکی عزیز، زحمت کشده ونوشته اند...مسلماً کمکِ زیادی برای شما خواهند بود....موفق باشید انشاءا......

user image
غلامرضا هاشمی
0
0

سلام مهربان خیر مقدم به شما و مادر هنرمندتان .

user image
ناهید صادقی
0
0

با سلام، سپاس فراوان از استادین گرامی

user image
وحید حسین نژاد
0
0

درود به شما و مادرتون موفق باشید .