bg
امام مهربانی ها
شاعر :‌ اکبر بهرامی
تاریخ انتشار :‌ 1397/03/13
تعداد نمایش :‌ 533

امام مهربانی ها ازین عالم سفر کردی

بنای جسم و جانم را چرا زیر و زبر کردی

شدم آواره ی دوران بجان مادرت زهرا

بگو آقا چرا از دیدنم صرف و نظر کردی

گذشتی از کنار من نگفتی بی تو می میرم

نگفتی امتی را در جوانی بی پدر کردی

تویی که منبع لطف و صفا بودی برای ما

چرا یاران خود را از غمت خونین جگر کردی

دلم بعد از تو روز خوش نمی بیند عزیز دل

تو بودی که زمین و آسمان را بارور کردی

خوشی دیگر بسوی مردم ایران نمی آید

تو ایران را زمان کودکی بی بال پر کردی

برآور سر ز خاک تیره احوال مرا بنگر

مرا در بستن بار سفر آماده تر کردی

نمی دانم چرا مرغ سحر دیگر نمی خواند

مگر او را ازین رنج و مصیبت با خبر کردی

زمین و آسمان شد غرق در اندوه در ماتم

مرا با حسرت دیدار رویت دربدر کردی

به موهایت قسم جانی نمانده در تنم آقا

تو بودی که جهان را غرق در نور سحر کردی

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران