bg
درد
شاعر :‌ سجاد صادقي ابوزيدآبادي
تاریخ انتشار :‌ 1396/03/03
تعداد نمایش :‌ 481

درد دارد به کسی غیر خودم رو بزنی جلوی من بنشینی و دم از او بزنی پیش من مندرس و کهنه بگردی اما پیش او عطر گرانقیمت خوشبو بزنی از چپ و راست به من پیله کنی اما باز وقت پروانگی ات خدعه و نارو بزنی مثل یک توده ای از گرد و غبار بسیار از دلت عشق مرا یک تنه جارو بزنی یا که در ساحل امن دل یک بیگانه بعد طوفان شدن زندگی پهلو بزنی #سجاد_صادقی

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
اکبر بهرامی
0
0

جناب صادقی عزیز سلام و علیکم . آفرین با مضمونی زیبا خواندمتان

user image
احمدرضاخانمحمدی(الف.راهی)
0
0

درود بر شما جناب صادقی البته ما به تجربه ی خواندن آثار زیبایتان چشمداشت بیشتری داریم . فکر می کنم این چند مورد (حشو) است : مندرس و کهنه- عطرِ ...خوشبو - خدعه و نارو - گرد و غبار ---و در (یک توده ای) علایم نکره را با هم بکار برده اید . دلتان شاد

user image
ولی ا...شیخی مهرآبادی(دیوانه)
0
0

جناب آقای صادقی عزیز، سلام علیکم. ........................................................ زیباست، خسته نباشید، ضمنِ اینکه بانظراتِ جناب خانمحمدی عزیز، موافقم.......موفق باشید