bg
نیستی با من
شاعر :‌
تاریخ انتشار :‌ 1396/03/02
تعداد نمایش :‌ 391

آسمان دلم پر از ابر است در هوایی که نیستی با من

چشم هایم همیشه بارانی است لحظه هایی که نیستی با من

دل به طوفان زدم که شاید باز بشکنم در میان امواجت

کشتی دل شکست ساحل کو ناخدایی که نیستی با من

دست و پا می زنم برای نجات مرده یا زنده ام نمی دانم

هرچه گشتم ترا نجستم در ماورایی که نیستی با من

من نبودم خیال با من بود غوطه ور بوده ام درون خیال

تو شدی من شدم که ما نشویم با شمایی که نیستی با من

پای رفتن دگر نمانده مرا حس ماندن درون من مرده است

از سرآغازِ تو نبودم تا انتهایی که نیستی با من

قطره قطره ز قلب بی تابم خون دل همچو اشک می بارد

مرگ راه به هم رسیدن ماست ای خدایی که نیستی با من

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
احمدرضاخانمحمدی(الف.راهی)
0
0

سلام بر جناب تردید بسیار زیباست و شایسته تقدیر . لذت بردم سلامت باشید

user image
تردید
0
0

ممنونم از جنابعالی احمدرضای عزیز سلامت باشید و خدا نگهدارتان باد

user image
اکبر بهرامی
0
0

سلام جناب سلیمی عزیز و گرامی زیباست و دلچسب با گفتمانی ناب دستمریزاد قربان

user image
تردید
0
0

دوست و سرور عزیزم جناب بهرامی عذرخواهی می کنم برای کاهلی بیش از اندازه ام لطفتان را از بنده دریغ نکنید و همچنین دعایتان را عزت زیاد بزرگوار