همینکه دیده ی از حد خرابتر داری خبر ز کشمش شیرین کاشمر داری هزار و یک شب ذهنت همیشه خوابیده است ز شانه های زیادی که زیر سر داری چه موج خانه براندازی آمد از مستی شکسته سد دلت آشنا ، خطر داری اثر نکرده برایم شراب تنهایی که قرص ماه تو را دیده ام ، اثر داری زمان بریده پرم را که در زمین باشم خدا کند که نفهمد کسی تو پر داری غروب خانه نشینی من چه غمگین است کنار من بنشینی و عکس برداری تو انتقام خودت را گرفته ای از من برای کشتن من قصد این سفر داری