bg
شیشه ی عمر
شاعر :‌ حمیدرضا نادری
تاریخ انتشار :‌ 1394/10/26
تعداد نمایش :‌ 293

برنمی دارم چو آتش از لبم سیگار را اینچنین آتش کشیدم روزهای تار را خلوتم را می زند بر هم نگاه خسته ات گر به روی پلکهایم جا دهم دیوار را هر چه می خواهی که من گردن بگیرم حاضرم حاضر م گردن بگیرم حلقه های دار را خرمنی از خاطراتت خوشه چینی کرده ام کی تواند پر کند این خوشه چین انبار را طوطی ام دریک قفس افتاده ام بر جان خویش می زنم بر شیشه ی عمر خودم منقار را

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
اکبر بهرامی
0
0

جناب نادری عزیز و گرانقدرسلام علیکم شعر زیبایی سرودید احسنت به دل می نشیند منتهی پیشنهاد حقیر برای برادر خوبم اینست که سیگار را بر لب مبارک نگذاری تا نیازبه برداشتن داشته باشد چون کلام هنرمند بر مخاطب تاثیر گذار است عرض کردم . پوزش مجدد