bg
فریاد
شاعر :‌ آرمینا فضل اللهی
تاریخ انتشار :‌ 1394/09/04
تعداد نمایش :‌ 269

دلم لرزید وقتی روشنایی رفت بسی تاریک شد دنیا بسی دلگیر شد لحظه در آن سردرگمی در آن همه ابهام زمین نابود شد زیر فشار کل این دنیا پر از درد سیاهی شد هرآنچه بود در اینجا تلی از خاک سرد ناامیدی روی دل هامان نشست در آن تاریکی مطلق به دنبال نشانی از امید بودم ول ناگاه فریاد بلندی این سکوت تلخ را بشکست روشنایی از دلی تابید این جهان بیدار شد باری دگر بیدار...

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
تردید
0
0

سلام بر آرمینای هنرمند هر روز بهتر از دیروز می سرایی آفرین

user image
آرمینا
0
0

نظر لطفتونه استاد.ممنون.

user image
احمدرضاخانمحمدی(الف-راهی)
0
0

سلام ...به نظرم یک جهش داشته اید نسبت به سروده های قبلی تان... زیبا بود

user image
آرمینا
0
0

خیلی ممنون...

user image
علی اکبر مجدراد
0
0

درود دلتان روشن دنیایتان بیدار

user image
آرمینا
0
0

باتشکر از نظرتون...موفق باشید.

user image
هانیه
0
0

آرمینااا خیلی قشنگ بود آفرین ... پیشرفت داری برعکس من :)

user image
آرمینا
0
0

شکست نفسی نفرمایید(:مرسی هانیه

user image
سیده فاطمه عسگری
0
0

وای خییییلی تحت تاثیر قرار گرفتم بینهایت کیف کردم

user image
آرمینا
0
0

ممنون سید!(: