bg
تنها نرو!
شاعر :‌ آرمینا فضل اللهی
تاریخ انتشار :‌ 1394/08/11
تعداد نمایش :‌ 222

آخر چرا تنها،قصد رفتن کرده ای؟ ای رفیق روزهای بی کسی! اصلا سفر بی همسفر معنی ندارد مونس و سنگ صبور این دل خسته! مرهم زخم های سربسته! ساده است دل کندن از اینجا برای تو؟ شاید این بیراهه ای باشد فقط پس چرا در آن قدم خواهی گذاشت؟ تنها اگر گویی مرا قصدت همین است می برم از هرچه هست اینجا برای تو ساده است دل کندن از اینجا برای تو این جدایی،حق ما نیست چه کسی بهتر برای همرهت بودن؟ یاورت در این سفر بودن؟ می شوم آغوش گرم خستگی هایت،رفیق!

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
هانیه
0
0

خیلی قشنگه ... تنهانمیرم ...این جدایی حق مانیست .... می شوم آغوش گرم خستگی هایت ... رفیق!

user image
آرمینا
0
0

ممنوووون هانیه (:

user image
ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
0
0

سرکارخانم آرمینا،سلام علیکم. .......................................... بسیار زیباست ونسبت به سروده های قبلی ازپردازشِ بهتری برخوردارست....مسلماً تمرین ومطالعه ی بشتر،یاریتان خواهد کرد....موفق باشید.

user image
آرمینا
0
0

استاد گرامی،بسیار متشکرم.حتما بیشتر تمرین خواهم کرد.

user image
رضا کریمی
0
0

سلام و درود بر شما؛ بانوی گرامی، سروده زیبا و جالبی است. احسنت. در پناه حق باشید.

user image
احمدرضاخانمحمدی(الف-راهی)
0
0

سلام بر شما...بسیار شاعرانه است ...دلتان شاد

user image
علی اکبر مجدراد
0
0

سلام احساستان جاری موفق باشید.

user image
سیده فاطمه عسگری
0
0

آغوش گرم خستگی هایت....