نه ! دیگر شاعری هم کارگر نیست! مخاطب دیگر احساس بشر نیست تو گفتی بگذرم خود می رود غم غمی دارم که در فکر گذر نیست خیابان تا خیابان پر زن و مرد ولی هم راز ِ محرم یک نفر نیست! تمام دردها درمان پذیرند تمام دردها .. این بی پدر نیست! شنیدم سد ذوالقرنین را آه نماید ذوب .. حالا یک اثر نیست خودم را می کشم با بغض آخر خودم را می کشم ..! راهی دگر نیست ..