بارفتنت از قافیه تنهاشده غزل
درکوچه ی دلتنگی ام پیداشده غزل
گیلان ماهیگیری ات برتورِاحساس
زدبوسه ای بی قاعده دریاشده غزل
محلولِ دیدارتوراگم کرده آغوش
ترکیب شو اینباراگررویاشده غزل
دربرگه های دوری ات پیوست عطراست
مریم رسیدازحاشیه صحراشده غزل
جاری بکن افسانه را دررودماندن
هرجاکه لبریزتوأم معناشده غزل
تادانه ی تصویرتوازشاخه افتاد
درذهن من ازیادها دنیاشده غزل
دربطن من یک آرزو باواژه روئید
چون نطفه ای از شعرتو زیباشده غزل
...
آرزونوشت:نقد بلا مانع است.