bg
اطلاعات کاربری شیما رحمانی

تاریخ عضویت :
1404/05/12
جنسیت :
خانم
شهر :
کشور :
ایران
آخرین اشعار ارسالی
شیما رحمانی
شیما رحمانی
کوچه در سوگ
1404/05/26
4

شهر؛ باردارِ غمی جانسوز
کوچه؛ داغدارِ قدم هایِ شاید یک روز!
و خانه؛
خانه هم عجیب در حسرتِ دیروز است
آه از این سایه یِ غارتگرِ هر روز؛
زمان
آه از این داغِ جگرسوز؛
زمان
شیما رحمانی
عشقِ حسود
1404/05/20
21

۱. شَب پَره لَب زده بر لعلِ شب و
   شب از این عشق کمی تَب دارد
   ماه پنهان شده در پرده و ابر؛
   بی صدا در دلِ خود می بارد
********
۲. شَب پَره لَب زده بر لعلِ شب و
   شب از این عشق کمی تَب دارد
   آسمان خون به جگر گشته و ماه
   بی صدا در دلِ خود می بارد
از عشق گفتی و منم می بوسم آن گلویِ تو
به دلبری تو شهره ای و دل اسیرِ کویِ تو
چو غنچه بسته مانده اَم به نیتِ وضویِ تو
فرو نشان کمی عطش، تو آب و من سَبویِ تو
شیما رحمانی
تو
1404/05/13
35

۱. با تو، من سبزترین دهکده یِ چالوسَم
   بی تو اما، خزه ای در کفِ اقیانوسَم
   کامِ دل گَر که روا شد، زِ تو جان می گیرم
   و اگر دل ندهی، زرد شَوَم، می پوسَم
********
۲. با تو، من سبزترین دهکده یِ چالوسَم
    بی تو اما، خزه ای در کفِ اقیانوسَم
    من به چشمانِ پُر از مستیِ تو، مانوسَم
    و همان دلشده از دوره یِ دقیانوسَم
    لبِ هر کَس که بَرَد نامِ تو را، می بوسَم
    کامِ دل گَر که روا شد، زِ تو جان می گیرم
    وای اگر دل ندهی! زرد شَوَم، می پوسَم

شیما رحمانی
تو
1404/05/12
38

۱. نگاهَت، جادویِ ققنوس
و من، مَفتونَت اِی ساحِر
نیابَم هم‌،کسی جُز تو
به دلداری، چنین ماهِر
********
۲. نگاهَت، جادویِ ققنوس
و من، دربندَت اِی ساحِر
طریقِ دلبری جُز تو
نشایَد هر که را، ماهِر
شیما رحمانی
بابا
1404/05/12
39

وقتی که دلتنگ میشم؛
این مزارِت مرهَمِ
حال و روزِ من همینِ
حال و روزَم درهَمِ
آخه دنیایِ من این جاست؛
هم خونَه م،
هم شَهرَمِ