دور عشق و گله دیوار کشیدن بهتر
از غم هجر تو جامی نچشیدن بهتر
قلبها قلب زمستانی و دستان تو سرد
مثل یک تکه ی سنگی نتپیدن بهتر
اوج این عشق اگر این گله ها خواهد بود
با همین حوصله ماندن ،نرهیدن بهتر
این غزل حاصل دیوانگی و عشق من است
گرچه من گفته ام اما نشنیدن بهتر