همیشه لحظه های بی توبودن را درآزارم من ازاول به این بیماری مزمن گرفتارم سکوت تلخ همراهان، هجوم وحشی غفلت چه دردی بدترازاین درد جانسوزی که من دارم ( هوابس ناجوانمردانه سرداست ای مسیحادم )* من ازشبهای سرد این زمستان، سخت بیزارم اگرچه خنده روزم موکد کرده تزویرم تمام حجم پوچم را شبانه اشک می بارم خدارایک نفس یک جرعه آرامش امانم ده تومی دانی که ازفرمان چشمانت ابا دارم من نومیدسرگشته دوباره کاش می دیدم که درفصل شکوفایی نهال عشق می کارم ( گرم یادآوری یانه من ازیادت نمی کاهم تورامن چشم درراهم)*تو راهرلحظه سرشارم *اولی تضمین واشاره ای به شعر زمستان اخوان ثالث ودومی مربوط به نیمایوشیج(تورامن چشم درراهم) هست اهواز-راه آهن کارون ۹۴/۸/۵