2 - هوای تازه بازهم هوای تازه می خواهد این سر مانده در پس غوغا باز دل بهانه می گیرد. با لب بسته ء پر از آوا باز فریاد بی هراس از شب می نشیند به رویت فردا باز عاشق می کند مویه گنگ و مدهوش با تب بالا. من کجا ....... ؟ کرانه ناپیدا! ساحل امن ! خواب رویایی دل چرا ........ ؟ به هر طرف ، هر سو. همجو یک هرزه گرد هرجایی . او کجا ......... ؟ نشسته بر روزن . فرش گل آسمان مینایی . کی ... ؟کجا ....؟ می کشد نقاب از رخ ؟ تا کنم باز چشم بینایی.