دی رسیده، عشق اما شعلهور در جان ماست
برف میبارد، ولی دل تحفه ی جانان ماست
باد سردی میوزد، اما به یاد روی تو
هر نفس چون آتشی در سینه ی پنهان ماست
ماه دی با چهرهی یخبسته میخندد به شب
لیک خورشید نگاهت مهر و هم آبان ماست
عاشقی در فصل دی یعنی شکوفایی دل
گرچه گل پژمرده شد، او عشق بی پایان ماست
برف اگر بر بامها بنشیند و دنیا سپید
باز هم لبخند تو هم نوش و هم درمان ماست