bg
«زمستان، پلی سپید میان پاییز و بهار»
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/09/23
تعداد نمایش :‌ 3


«شعر زمستان و یلدا؛ تصویری شاعرانه از برف، سکوت ریشه‌ها و جشن شب یلدا. این متن با زبان ادبی و فلسفی، زمستان را نه دشمن وصل، بلکه پلی میان پاییز و بهار معرفی می‌کند. مناسب برای علاقه‌مندان به شعر معاصر، ادبیات زمستانی و آیین یلدا.»

زمستان،
پرده‌ی سفیدِ نقاشیِ جهان،
وبرف،
جوهرِ خاموشی‌ست
که بر کاغذِ کوچه‌ها می‌نشیند.

پاییز، خواب برگ ها،
و زمستان، آرامشِ ریشه‌هاست؛
در دل خاک، هزاران خوابِ سبز
به انتظارِ بیداریِ بهار.

و یلدا،
شبی‌ که زمستان را به جشن می‌برد،
شبی که تاریکی‌اش
چراغ قصه‌ها و انارهای سرخ می‌شود.

زمستان،
شاعر سپیدپوشی‌ست
که با نفس سردش،
چراغ خانه‌ها را گرم‌تر می‌کند.

چه کسی گفته
زمستان دشمن وصل است؟
او پلی‌ست میان پاییز و بهار،
و یلدا، نقطه‌ی اوج این پل،
مکثی کوتاه،
برای اندیشیدن به چرخه‌ی زندگی.

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران