bg
شعر سپید مادر
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/09/19
تعداد نمایش :‌ 4

«تقدیم به همه مادران و زنان سرزمینمان،
به آنان که چراغ خانه‌ی دل‌اند، وسرچشمه‌ی زندگی،
و به آنان که با حضورشان جهان هر روز از نو ساخته می‌شود.این کلمات، تنها سایه‌ای کوچک از بزرگی بی‌پایان شماست.»

مادر،

تو همان فضای همبندی هستی

که در عشقمان

هیچ گسستی راه ندارد.

هر لحظه‌ی من،

به لحظه‌ی تو پیوسته است،

چنان‌که رودخانه به دریا،

و ستاره به آسمان.

در تو، هیچ جدایی معنا ندارد،

زیرا عشق، پیوندی است

که جهان را یکپارچه نگاه می‌دارد.

مادر،

تو نخستین آزادی منی،

هوایی که پیش از تولد

در ریه‌هایم جاری شد،

نوری که پیش از چشم‌هایم جهان را روشن کرد.

در هر خواب و هر رؤیای بی نشان،

تو حاضری؛

در پرنده‌ای که سینه آسمان را می‌شکافد،

در سکوتی که به پرواز بدل می‌شود.

هیچ واژه‌ای توان زندانی کردن تو را ندارد،

زیرا هر کلمه، پرنده‌ای می‌شود

که از دهانم پرواز می‌کند

به سوی آسمانی که تنها تو می‌شناسی.

تو را در آینه‌ها نمی‌توان دید؛

هر آینه‌ای که به تو نگاه کند می‌شکند،

و از تکه‌هایش هزار تصویر تازه می‌روید.

تو شعری هستی که خود را می‌نویسد،

بی‌آنکه شاعر بداند،

بی‌آنکه کاغذ تاب بیاورد.

تو همان لحظه‌ای هستی

که جهان دوباره آغاز می‌شود،

و هر بار که نامت را می‌گویم،

جهان از نو ساخته می‌شود.

مادر،

تو نه آغاز داری و نه پایان؛

تو بی‌نهایتی هستی

که عشق را به آزادی پیوند می‌زند،

و آزادی را به رهایی.

ستایش برای تو کوچک است؛

تنها می‌توان در سکوت ایستاد

و حضورت را تماشا کرد،

چنان‌که خورشید را،

یا دریایی که هرگز آرام نمی‌شود.

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران