bg
مادر،ستون حماسه۲,شاهنامه فردوسی در گفتگو با ادبیات
شاعر :‌ زهرا روحی فر
تاریخ انتشار :‌ 1404/09/19
تعداد نمایش :‌ 6

«مادر، ستون حماسه؛ شاهنامه فردوسی در گفتگو با ادبیات جهانی»
بخش چهارم: پیوند عاطفی مادر و فرزند در روایت‌های شاهنامه

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های نقش مادر در شاهنامه، پیوند عاطفی عمیق میان مادر و فرزند است. فردوسی با ظرافت نشان می‌دهد که این رابطه نه‌تنها زیستی، بلکه معنوی و سرنوشت‌ساز است. در بسیاری از داستان‌ها، دعای خیر مادر، اشک‌های او، یا هشدارهایش نقشی تعیین‌کننده در مسیر زندگی پهلوانان دارد.

تهمینه و سهراب
در داستان تراژیک سهراب، رابطه او با مادرش تهمینه به‌عنوان یک پیوند عاطفی پررنگ تصویر شده است. تهمینه بارها فرزندش را از جنگ با ایران برحذر می‌دارد و با اشک و اندوه، او را به خرد دعوت می‌کند. هرچند سهراب هشدار مادر را نادیده می‌گیرد، اما حضور عاطفی تهمینه در داستان، بار تراژیک آن را دوچندان می‌کند. اشک‌های مادر در اینجا نماد شکست خرد در برابر غرور جوانی است.

رودابه و زال
رودابه نیز در رابطه با زال، پیوندی عاطفی عمیق دارد. او با عشق و شجاعت، زال را به دنیا می‌آورد و در تربیت او نقش مهمی ایفا می‌کند. این پیوند عاطفی بعدها در شخصیت زال و در تربیت رستم بازتاب می‌یابد.

فرانک و فریدون
فرانک با عشق و فداکاری، فریدون را در دامان چوپانان پرورش می‌دهد. رابطه او با فرزندش نه‌تنها زیستی، بلکه معنوی است؛ او با دعای خیر و تربیت اخلاقی، فریدون را آماده می‌کند تا علیه ظلم قیام کند.

اهمیت نمادین
در شاهنامه، پیوند عاطفی مادر و فرزند نماد مهر و فداکاری است. این رابطه نشان می‌دهد که پهلوانان نه‌تنها از نیروی جسمی، بلکه از عشق و دعای مادرانشان نیرو می‌گیرند. فردوسی با برجسته‌سازی این پیوند، نقش مادر را به‌عنوان سرچشمه مهر و الهام در شاهنامه تثبیت کرده است.


بخش پنجم: جایگاه اجتماعی و سیاسی مادران در شاهنامه

نقش مادر در شاهنامه تنها به عرصه خانوادگی و تربیتی محدود نمی‌شود؛ آنان در بسیاری از موارد در تصمیم‌های اجتماعی و سیاسی نیز اثرگذارند. فردوسی با ظرافت نشان می‌دهد که مادران می‌توانند در بحران‌های بزرگ، میانجی‌گری کنند، مسیر جنگ‌ها را تغییر دهند، و حتی به مقام پادشاهی برسند.

سیندخت؛ میانجی خردمند
سیندخت، مادر رودابه، نمونه‌ای بارز از نقش اجتماعی مادران است. هنگامی که سام و منوچهر بر سر ازدواج رودابه و زال دچار اختلاف می‌شوند، سیندخت با سیاست و تدبیر وارد عمل می‌شود. او با سخنان خردمندانه و میانجی‌گری، بحران را حل می‌کند و از جنگی بزرگ جلوگیری می‌نماید. این نقش نشان می‌دهد که مادران در شاهنامه نه‌تنها در خانواده، بلکه در عرصه سیاسی نیز اثرگذارند.

همای؛ مادر پادشاه
یکی از نمونه‌های منحصر به‌فرد در شاهنامه، شخصیت همای دختر بهمن است. پس از مرگ پدر، او به مقام پادشاهی می‌رسد و مدتی ایران را اداره می‌کند. حضور همای نشان‌دهنده آن است که مادران می‌توانند در ساختار سیاسی نیز نقش‌آفرین باشند و حتی به مقام سلطنت برسند.

فرانک؛ کنشگر سیاسی
فرانک، مادر فریدون، با تصمیم‌هایش مسیر تاریخ ایران را تغییر می‌دهد. او با پنهان کردن فرزندش و تربیت او در دامان چوپانان، زمینه‌ساز قیام علیه ضحاک می‌شود. این نقش نشان می‌دهد که مادران می‌توانند در عرصه سیاسی نیز اثرگذار باشند و با تصمیم‌هایشان تاریخ را دگرگون کنند.

جمع‌بندی بخش
جایگاه اجتماعی و سیاسی مادران در شاهنامه نشان‌دهنده آن است که فردوسی آنان را به‌عنوان شخصیت‌هایی خردمند و اثرگذار معرفی می‌کند. مادران نه‌تنها در خانواده، بلکه در جامعه و سیاست نیز نقش دارند. این نگاه، جایگاه مادر را در شاهنامه به سطحی فراتر از نقش زیستی ارتقا می‌دهد و او را به یکی از ستون‌های اصلی روایت حماسی بدل می‌سازد.



بخش ششم: مقایسه تطبیقی نقش مادر در شاهنامه با منابع جهانی

برای درک بهتر جایگاه مادر در شاهنامه، لازم است آن را در بستر ادبیات جهانی بررسی کنیم. مقایسه تطبیقی نشان می‌دهد که فردوسی در برجسته‌سازی نقش مادران، رویکردی منحصر به‌فرد داشته است.

ایلیاد و ادیسه هومر
در آثار هومر، مادران حضوری پررنگ دارند اما بیشتر در نقش عاطفی و تربیتی ظاهر می‌شوند. هکابه، مادر هکتور، بارها فرزندش را نصیحت می‌کند و برای او دعا می‌خواند. این نقش بسیار شبیه به نقش تهمینه در داستان سهراب است. با این حال، مادران در ایلیاد کمتر در عرصه سیاسی و اجتماعی نقش‌آفرین‌اند.

تراژدی‌های یونان
در تراژدی‌های یونانی، مادران اغلب نقش هشداردهنده یا قربانی دارند. کلوتایمنسترا در تراژدی آگاممنون با تصمیم‌هایش سرنوشت خانواده را تغییر می‌دهد. مدئا نیز نمونه‌ای از مادری است که عشق و خشم او به تراژدی می‌انجامد. این نقش‌ها بیشتر بر جنبه‌های تراژیک و روانی تمرکز دارند.

ادبیات اروپایی قرون وسطی
در داستان‌های شوالیه‌ای اروپا، مادران نماد مهر و فداکاری‌اند. آنان فرزندان را به راه درست هدایت می‌کنند، اما کمتر در عرصه سیاسی نقش دارند.

عرفان اسلامی
در ادبیات عرفانی اسلامی، مادر گاه به‌عنوان استعاره‌ای از سرچشمه حقیقت و عشق الهی تصویر می‌شود. این نگاه، مادر را به نمادی معنوی بدل می‌کند.

مقایسه با شاهنامه
در شاهنامه، مادران علاوه بر نقش عاطفی و تربیتی، در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز اثرگذارند. این ویژگی شاهنامه را از دیگر آثار جهانی متمایز می‌کند. فردوسی مادران را نه‌تنها سرچشمه مهر، بلکه عامل تغییرات اجتماعی و سیاسی معرفی می‌کند.

بخش هفتم: جایگاه فردوسی در کاربرد واژه «مادر»

فردوسی مادر را سرچشمه مهر، خرد، سیاست و جاودانگی می‌داند؛ ستون اصلی روایت حماسی ایران.

در شاهنامه، واژه «مادر» نه‌تنها بارها تکرار شده، بلکه در ساختار روایی و معرفی شخصیت‌ها نقش کلیدی دارد. از فرانک، رودابه، تهمینه، سیندخت تا همای، مادران در شاهنامه نه‌تنها در تربیت و عاطفه، بلکه در سیاست و تاریخ‌سازی حضور دارند.

طبق بررسی‌های ادبی، فردوسی و مولانا از جمله شاعرانی هستند که به‌دلیل روایت‌محور بودن آثارشان، واژه «مادر» را بسیار به‌کار برده‌اند.

فردوسی از معدود شاعرانی در جهان است که واژه «مادر» را نه‌تنها به‌عنوان احساس، بلکه به‌عنوان عنصر روایی، سیاسی، تربیتی و فرهنگی در سراسر اثرش به‌کار برده است.
در حالی که دیگر شاعران جهان معمولاً در چند شعر مستقل به مادر پرداخته‌اند، فردوسی مادر را در ساختار کلی شاهنامه جا داده و این او را از نظر بسامد و عمق کاربرد، به یکی از برجسته‌ترین شاعران در این زمینه بدل کرده است.

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران