bg
دل شکسته در شب یلدا | غزلی در غم و عشق
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/09/18
تعداد نمایش :‌ 7

دل شکسته در شب یلدا | غزلی در غم و عشق
غزل دل شکسته در شب یلدا؛ روایت غم، عشق و اشک‌های بی‌رویا. ترکیبی از استعاره‌های شب، ماه، شمع و سایه که با زبان شاعرانه، حس تنهایی و دلواپسی را به تصویر می‌کشد.
دل شکسته در شب یلدا به جان آمد ز غم

اشک من از چشم بی‌رویا روان آمد ز غم

سایه‌ات افتاد بر دیوار قلب بی‌پناه

ناله‌ای از سینهٔ تنها نهان آمد ز غم

هر که با یاد تو پیمان وفا بست از نخست

در مسیر عشق بی‌پروا فغان آمد ز غم

ماه اگر بر بام شب تابید، دل را سوخت باز

نور او با تیرگی هم‌داستان آمد ز غم

شمع را گفتم که امشب خامشی کن، بی‌صدا

گفت: از آتش، دل شیدا نشان آمد ز غم

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران