bg
شعر نو نیمایی،اگر تو را نداشتم
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/09/18
تعداد نمایش :‌ 5

اگر تو را نداشتم،

دلم غریب و بی‌پناه

چراغ خانه در شبم،

پر از غبار درد وآه

تو آمدی و خنده شد،

به چشم خسته‌ی دلم

تو روشنی جان من،

امید صبح بی‌گناه

اگر تو را نداشتم،

چه بود سهم این وجود؟

فقط سکوت و گریه‌ها،

فقط نماز بی سجود

تو با منی، همین بس است،

که بی‌تو جان نمی‌رسد

تو عاشقی، تو مهربان،

تویی تمام این جهان

اگر تو را نداشتم،

جهان به وهم می‌گذشت

شراب عشق ،بی‌ نگار

به کام غم نمی‌ نشست

چراغ جان ز بی‌کسی،

ز دود، وهم می‌گرفت

ولی به نامت ای نفس،

دل از عدم نمی‌رمید

بهار بی‌تو خسته بود،

خزان به رنگ خون نشست

تو آمدی و باغ دل

ز عطر تو جوانه زد

اگر تو را نداشتم،

چه بود سهم این وجود؟

غمی به وسعت جهان،

سکوت محض بی‌حدود

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران