bg
پل سلان،جستجوی زبان پس از آشویتس ۱۲
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/08/23
تعداد نمایش :‌ 2


فصل سوم: فوگ مرگ، شعر به‌مثابه شهادت ،بخش اول: زمینه‌ی تاریخی و اجتماعی شعر فوگ مرگ او.«تحلیل شعر فوگ مرگ پل سلان؛ شعری به‌مثابه شهادت تاریخی هولوکاست. بررسی زمینه‌های اجتماعی، فلسفی و موسیقایی این اثر ماندگار که زبان آلمانی را از زبان جلادان به زبان قربانیان بدل می‌کند. یادداشتی علمی و ادبی درباره‌ی جایگاه فوگ مرگ در ادبیات پساجنگ اروپا.»

«پل سلان،جستجوی زبان پس از آشویتس۱۲,فصل سوم: فوگ مرگ، شعر به‌مثابه شهادت ،بخش اول: زمینه‌ی تاریخی و اجتماعی شعر فوگ مرگ»

«پل سلان،جستجوی زبان پس از آشویتس۱۲,فصل سوم: فوگ مرگ، شعر به‌مثابه شهادت ،بخش اول: زمینه‌ی تاریخی و اجتماعی شعر فوگ مرگ»
۱. هولوکاست و ضرورت شهادت

شعر فوگ مرگ (Todesfuge) در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم نوشته شد، اما ریشه‌های آن در تجربه‌ی مستقیم سلان از هولوکاست نهفته است. او شاهد تبعید والدینش به اردوگاه‌های ترانس‌نیستریا و مرگ آنان بود، خود نیز کار اجباری را تجربه کرد. این تجربه‌ی زیسته، شعری را پدید آورد که نه صرفاً یک اثر ادبی، بلکه شهادتی تاریخی است.

در اروپای پس از جنگ، پرسش اصلی این بود: «آیا پس از آشویتس می‌توان شعر گفت؟» (آدورنو). فوگ مرگ پاسخی عملی به این پرسش بود. سلان نشان داد که شعر می‌تواند نه با بازنمایی مستقیم، بلکه با زبان شکسته و موسیقایی، حقیقت فاجعه را به یاد آورد.

۲. عنوان و فرم موسیقایی

واژه‌ی «فوگ» در موسیقی به قطعه‌ای چندصدایی گفته می‌شود که در آن یک تم اصلی بارها تکرار و دگرگون می‌شود. سلان با انتخاب این عنوان، ساختار شعری خود را به موسیقی نزدیک کرد: تکرار، تغییر، و چندصدایی. این فرم موسیقایی، با محتوای شعر—مرگ دسته‌جمعی در اردوگاه‌ها—پیوندی عمیق دارد. مرگ در این شعر نه یک واقعه‌ی منفرد، بلکه حرکتی تکرارشونده و بی‌پایان است.

۳. زمینه‌ی اجتماعی انتشار

فوگ مرگ نخستین بار در سال ۱۹۴۸ در رومانی منتشر شد و سپس در سال ۱۹۵۲ در آلمان غربی در مجموعه‌ی خشخاش و حافظه (Mohn und Gedächtnis) جای گرفت. انتشار این شعر در آلمان، جامعه‌ای که هنوز درگیر سکوت و انکار گذشته بود، واکنشی دوگانه برانگیخت: از یک سو تحسین به‌عنوان شعری بزرگ، و از سوی دیگر مقاومت در برابر مواجهه با حقیقتی تلخ.

این شعر در همان زمان به یکی از نخستین متونی بدل شد که هولوکاست را در قالب شعر به زبان آلمانی بیان می‌کرد. اهمیت آن در این بود که زبان جلادان، به زبان شهادت بدل شد.

۴. زبان آلمانی: زبان مادر و زبان جلاد

یکی از مهم‌ترین زمینه‌های تاریخی فوگ مرگ، زبان آلمانی است. سلان در زبانی شعر گفت که هم زبان مادرش بود و هم زبان فرمان‌های نازی‌ها. این دوگانگی، در شعر به‌وضوح دیده می‌شود: واژه‌ها هم‌زمان حامل موسیقی و خشونت‌اند.

از منظر فلسفی، این انتخاب زبانی نوعی مقاومت است: سلان زبان جلادان را تصاحب کرد و آن را به زبان قربانیان بدل ساخت. او نشان داد که حتی در تاریک‌ترین لحظه‌ها، زبان می‌تواند علیه خود برخیزد و حقیقتی تازه بیافریند.

۵. تصاویر اجتماعی و تاریخی در شعر

در فوگ مرگ، تصاویر اردوگاه‌ها به‌صورت استعاری و موسیقایی بازتاب یافته‌اند:

- «شیر سیاه سحرگاه» استعاره‌ای از مرگ روزمره در اردوگاه‌هاست.

- «مردی در خانه» که فرمان می‌دهد، نمادی از جلاد است.

- «ماری» و «مارگارت» دو چهره‌ی زنانه‌اند که یکی به فرهنگ یهودی و دیگری به فرهنگ آلمانی پیوند دارد.

این تصاویر، نه بازنمایی مستقیم، بلکه بازتابی شاعرانه از واقعیت تاریخی‌اند. سلان می‌دانست که حقیقت اردوگاه‌ها را نمی‌توان به‌طور مستقیم بیان کرد؛ تنها از طریق استعاره، موسیقی و شکستگی زبان می‌توان به آن نزدیک شد.

۶. واکنش‌ها و جایگاه اجتماعی

انتشار فوگ مرگ در آلمان و اروپا، نقطه‌ی عطفی در ادبیات پس از جنگ بود. این شعر به‌سرعت به یکی از متون مرجع درباره‌ی هولوکاست بدل شد. منتقدان آن را «سرود مرگ قرن بیستم» نامیدند. اما در عین حال، برخی نیز آن را بیش از حد تاریک و غیرقابل‌فهم دانستند.

از منظر اجتماعی، فوگ مرگ به جامعه‌ی آلمان یادآوری کرد که گذشته را نمی‌توان انکار کرد. این شعر، همچون آینه‌ای، چهره‌ی تاریک تاریخ را به آنان نشان داد.

۷. شعر به‌مثابه سند تاریخی

فوگ مرگ را می‌توان سندی تاریخی دانست، اما سندی که نه با زبان تاریخ‌نگاری، بلکه با زبان شعر نوشته شده است. این شعر نشان می‌دهد که شعر می‌تواند همان کاری را بکند که تاریخ نمی‌تواند: انتقال تجربه‌ی زیسته، انتقال رنج و شهادت، نه صرفاً ثبت وقایع.


تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران