بر سر کوی تو گر جان ندهم پس چه کنم
در ره عشق تو گر سر ننهم پس چه کنم
دارم امید که شاید به وصالت برسم
از غم دل شکنت گر نرهم پس چه کنم
چه کنم با غم عشقت همه ی عمر گذشت
گر نیفتد نگهت بر نگهم پس چه کنم
با توام راز و نیازی است بزرگ ای مه من
چون نیفتاده مسیرت به رهم من چه کنم
چه کند حامد از این فرقت پررنج و ملال
از همه رنج و بلا گر نرهم پس چه کنم