bg
غزل عاشقانه: خوشاآن شب که مهمانش تو باشی
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/08/22
تعداد نمایش :‌ 2

دلی دارم که دلدارش تو باشی

سری دارم که سامانش تو باشی

شبانگاهی دلم آهسته می‌گفت

خوشا آن شب که مهمانش تو باشی

مرا جز عشق تو کویی نباشد

چه خوش کاخی معمارش تو باشی

فلک در سیر آفاق است و انفس

خوشا سیری که سیارش تو باشی

چه گویم جان من از سر به در رفت

خوشا جانی که معراجش تو باشی

چه سود از این همه مستی پرواز

خوشا روحی که پروازش تو باشی

که خواهد برد کامی از سر عشق

خوشا آن سر که پندارش تو باشی

چه خوش اشکی که از چشمم بریزد

همان چشمی که ماوایش تو باشی

روانم سوخت حامد شوخ بد مست

خوش آن عهدی که پیمانش تو باشی

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران