بعدِ او، من با خودم هم دشمنَم بوته یِ هر عشق را؛ از بَر کَنَم عشقِ او؛ حالِ دلم بد کرده است روزگارم را، مردد کرده است قابِ عکسی از پریشان حالی اَم از جنونِ عشق؛ دیگر خالی اَم