bg
«پل الوار؛ از پاریس تا تهران، پژواک عشق۱»
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/08/08
تعداد نمایش :‌ 4


«پل الوار، شاعر بزرگ سوررئالیسم فرانسه، با شعرهایی درباره عشق، آزادی و مقاومت، از پاریس تا تهران پژواک یافته است. یادداشت از پاریس تا تهران: پل الوار و پژواک شعر مدرن به بررسی زندگی، آثار و تأثیر او بر شعر مدرن ایران، از شاملو تا... می‌پردازد.»
مقدمه

پل الوار، شاعر بزرگ فرانسوی، یکی از چهره‌های برجسته‌ی قرن بیستم است که شعرش توانست از مرزهای جغرافیایی و زبانی عبور کند و به تجربه‌ای جهانی بدل شود. او شاعری است که عشق، آزادی و مقاومت را در مرکز جهان شعری خود قرار داد و با زبانی ساده و موسیقایی، توانست هم مخاطب عام و هم خواننده‌ی جدی را جذب کند. در ایران نیز پژواک شعر او در آثار شاعرانی چون شاملو، فروغ و سپهری شنیده می‌شود. کتابی که در دست تدوین است، با عنوان «از پاریس تا تهران: پل الوار و پژواک شعر مدرن»، می‌کوشد این پیوند را بررسی کند و نشان دهد که چگونه شعر الوار توانسته است در فرهنگ و ادبیات ایران نیز بازتاب یابد.

کودکی و جوانی؛ بذرهای شعر

الوار با نام اصلی اوژن امیل پل گرندل در سال ۱۸۹۵ در حومه‌ی پاریس به دنیا آمد. خانواده‌ای متوسط داشت و از همان کودکی به زبان و موسیقی کلمات علاقه نشان داد. بیماری سل او را مدتی طولانی در آسایشگاه نگاه داشت و همین تجربه‌ی انزوا، او را به درون‌نگری و نوشتن واداشت. نخستین عشق او، گالا، الهام‌بخش بسیاری از شعرهای اولیه‌اش شد. جنگ جهانی اول نیز تجربه‌ای تعیین‌کننده بود: او در جبهه شاهد مرگ و ویرانی شد و نخستین دفتر شعرش را در همان سال‌ها منتشر کرد. این تجربه‌ها، بذرهایی بودند که بعدها در شعر او به بار نشستند: عشق، آزادی، سادگی زبان و نگاه انسانی.

پیوستن به سوررئالیسم

پس از جنگ، الوار به محافل ادبی پاریس راه یافت و با آندره برتون، لویی آراگون و دیگران آشنا شد. او به یکی از چهره‌های اصلی سوررئالیسم بدل شد، اما برخلاف بسیاری از سوررئالیست‌ها، همواره به سادگی و شفافیت زبان وفادار ماند. او سوررئالیسم را نه صرفاً بازی ذهنی، بلکه ابزاری برای بیان عشق و آزادی می‌دانست. همین ویژگی باعث شد شعر او بیش از دیگر سوررئالیست‌ها در میان مردم محبوب شود.

مقاومت و آزادی

با اشغال فرانسه در جنگ جهانی دوم، الوار به جنبش مقاومت پیوست. شعرهای او در نشریات زیرزمینی چاپ می‌شد و به‌طور مخفیانه میان مردم دست‌به‌دست می‌گشت. شعر «آزادی» (Liberté) در سال ۱۹۴۲ نوشته شد و به سرعت به سرود مقاومت بدل گشت. در این شعر، شاعر بر اشیاء و مکان‌های مختلف «می‌نویسد» و در پایان هر بند، واژه‌ی «آزادی» را تکرار می‌کند. این تکرار، آزادی را به حضوری همه‌جاگیر بدل می‌کند. شعر «آزادی» نه‌تنها در فرانسه، بلکه در سراسر اروپا به نماد مقاومت بدل شد.

روابط شخصی و الهام شعری

زندگی شخصی الوار نقشی اساسی در شعر او داشت. گالا، نخستین عشق او، الهام‌بخش بسیاری از شعرهای عاشقانه‌اش بود. پس از جدایی از گالا، نوشن به همسر و همراه فکری او بدل شد. اگر گالا نماد شور و التهاب بود، نوشن نماد آرامش و پایداری بود. در شعرهای الوار، عشق همواره با آزادی پیوند دارد و بدن معشوق به استعاره‌ای از جهان بدل می‌شود. اروتیسم در شعر او هرگز سطحی نیست؛ بلکه راهی برای بیان رهایی و یگانگی است.

جهان شعری الوار

سه محور اصلی شعر الوار عبارت‌اند از:

1. عشق: نیرویی فردی و جهان‌شمول که هم جسمانی است و هم فلسفی.

2. آزادی و مقاومت: شعری که در تاریک‌ترین لحظات تاریخ، چراغ امید می‌شود.

3. زبان ساده و موسیقایی: وفاداری به واژگان روزمره و ریتم درونی.

این سه محور، شعر او را به تجربه‌ای انسانی و جهانی بدل کرده‌اند.

تحلیل چند شعر شاخص

- «آزادی»: سرود مقاومت فرانسه، با زبان ساده و تکرار موسیقایی.

- «با نیروی عشق»: شعری که عشق را به نیرویی برای بازسازی جهان بدل می‌کند.

- «چشم‌هایت»: شعری عاشقانه که در آن چشم‌های معشوق به استعاره‌ای از آزادی بدل می‌شوند.

این شعرها نشان می‌دهند که الوار چگونه توانسته است عشق، آزادی و مقاومت را در زبانی ساده و شاعرانه بیان کند.

الوار و جریان‌های آوانگارد اروپا

الوار در کنار شاعرانی چون آپولینر و تزارا قرار می‌گیرد. از آپولینر نوآوری فرمی و زبانی را آموخت، از تزارا شورش علیه نظم کهنه را، اما برخلاف هر دو، به سادگی، عشق و آزادی وفادار ماند. او توانست میان نوآوری و معنا تعادل برقرار کند.

پیوند با فلسفه‌ی آزادی و اگزیستانسیالیسم

شعر الوار با فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم هم‌صداست. آزادی در شعر او حضوری بنیادین دارد، همان‌گونه که سارتر می‌گفت: «انسان محکوم به آزادی است.» عشق در شعر او نیرویی معنا‌بخش است، همان‌گونه که کامو بر همبستگی انسانی تأکید می‌کرد. شعر الوار، فلسفه‌ی آزادی و مسئولیت را با زبانی ساده و شاعرانه بیان می‌کند.

پژواک در شعر مدرن ایران

شعر الوار در ایران نیز پژواک یافته است:

- احمد شاملو: در شعرهایش، عشق و آزادی به‌عنوان تجربه‌ای انسانی و جمعی حضور دارند. شباهت او با الوار در زبان ساده و موسیقایی و در پیوند عشق و آزادی است.

- فروغ فرخزاد: نگاه اروتیک و زنانه‌ی او به عشق، با نگاه الوار هم‌خوانی دارد. هر دو عشق را به تجربه‌ای انسانی و جهان‌شمول بدل کرده‌اند.

- سهراب سپهری: نگاه فلسفی و هستی‌شناختی او به عشق و طبیعت، با نگاه جهان‌شمول الوار هم‌صداست.

- اخوان ثالث: در شعرهای سیاسی‌اش، همانند الوار، از تصاویر ملموس و زبان روزمره برای بیان مفاهیم بزرگ استفاده می‌کند.

پل الوار شاعری است که توانست عشق، آزادی و مقاومت را در زبانی ساده و موسیقایی بیان کند. او سوررئالیسم را انسانی و مردمی کرد و شعرش را به سرودی جهانی بدل ساخت. پژواک شعر او در ایران نشان می‌دهد که دغدغه‌های انسانی، فراتر از مرزهای جغرافیایی و زبانی‌اند. کتاب «از پاریس تا تهران: پل الوار و پژواک شعر مدرن» می‌کوشد این پیوند را روشن کند و نشان دهد که چگونه شعر می‌تواند پلی باشد میان فرهنگ‌ها و ملت‌ها.

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران