bg
سکوت رشت پس از باران
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/08/03
تعداد نمایش :‌ 4

خیابان‌ها ریه‌های خیس‌اند

که مه روی سنگفرش‌هایشان می‌نشیند

و باران هنوز از پوست شهر تبخیر می‌شود.

پنجره‌ها چشم‌های نیمه‌باز خوابگردان‌اند

که بوی خاک را از کوچه‌ها می‌بلعند

و پرنده‌ای بر بام،

صدایش را جا گذاشته است.

زرجوب زبانش را

در دهان شب فرو برده

چراغ‌ها مثل شاهدان خاموش،

شهادت نمی‌دهند

و رهگذران،

سایه‌های بی‌نامی‌اند

که در امتداد درختان ایستاده‌اند،

پرچم‌های خیس سایه‌های بودن.

سکوت پلی‌ست که دو سویش

به هیچ جا نمی‌رسد

و من در میانه‌ی سبزه میدان،

به باران گوش می‌دهم

چنان‌که کسی به دلالت های بودنش گوش می‌دهد.

شهر لباسی‌ست بر تن تنهایی

و رشت پس از باران،

نامه‌ای‌ست

که هرگز فرستاده نشد

و من،

آخرین کلمه‌ی پاک‌شده‌ی آنم.

#محمد_رضا_گلی_احمد_گورابی

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران