bg
به مهر و خرد: سروده‌ای برای آرامش و اندیشه»
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/07/30
تعداد نمایش :‌ 7

به آرام ،دل را ز کین دور کن
ز رنج زمانه یکی سور کن

به اندیشه فرما، ز کوشش متاب
که طوفان شود کشتی آرد شتاب

چو طوفان بیاید، خرد پیشه کن
به آرامش اندر زمان ریشه کن

ز گفتار نیکو بجو راستی
که بد آورد بر دلت کاستی

گمان را مگردان ز تقصیر خویش
به افسوس منگر به تقدیر خویش

تو از چشمه‌ی مهر نوشی بگیر
ز نام آوران سخت کوشی بگیر

به دشمن نظر کن، ولی دور باش
ز آسایش و سور، پر نور باش

به بیدادگر تکیه کردن خطاست
که دریا کند کج، همان راه راست

چو نیکی بجویی، بماند نشان
به مردان دانا، مشو بدگمان

ز بخشندگی کام دل تازه کن
خرد را به دانش هم اندازه کن

ز رشک و حسد جان و دل دور دار
چو آتش که آید گه کارزار

دل پاک باشد به گیتی چراغ
چو‌خامش شود، گور گردد اجاق

بیا سینه از تیرگی پاک کن
به مهر و وفا خوب ادراک کن

چو قلب تو گنجینه ی راز شد
ز تدبیر، هر نوحه آواز شد

تو را رای نیکو و دانش خَرد
خرد جان و دل را به رامش برد

هر آن کو برد سوی دانش پناه
ز طوفان غم یابد آرامگاه

تو دل را به پاکی و دانش بدار
که باشد ز مهر و وفا یادگار

ز تدبیر، راهی به دل باز کن
پس آنگه سرافرازی آغاز کن


نه نیکو بود دوستی با بدان
تو رو کن سوی دانشی مردمان
ز غم بگذر و جان خود شاد کن
به داد و دهش گیتی آباد کن
جوانمردی و‌ داد را پیشه کن
"به روز گذر کردن اندیشه کن"

به تدبیر گردد خرد پایدار
نگهبان اندیشه‌ باش و بدار

به آرام دل را ز کین دور کن
به مهر و‌ وفا پیل را مور کن

کمان را به تیر خرد ساز کن
بنه کینه را مردی آغاز کن

به گفتار نیکو دل آرام کن
ز نیکی همه مردمان رام کن

چو سیلاب تیره نخواهد نشان
به طوفان اندوه هرگز ممان

مپندار کز رشک آیدت بار
حسد را ز خود بفکن و دور دار

به آرامی از خشم بگذر چنان
که دریا نگیرد ز طوفان نشان

به تدبیر گردد خرد پادشاه
مبر روز و شب سوی نادان پناه

تک همسرا:
به مهر و خرد رای و اندیشه ساز
به روز جوانی تو هرگز مناز

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران