bg
نامه‌ی ننوشته در شب بی‌پنجره
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/07/26
تعداد نمایش :‌ 13

سایه‌ام را باد برده

در شب بی‌پنجره

رازها را می‌نویسم

نامه‌ی ننوشته را

در دلِ طوفان نشسته

برگ خشک خاطره

می‌ نویسد در دلم

غم ها و رنج کشته را

هیچ‌کس جز من نمی‌داند

چه سودا می کنم

می‌ برم با خون دل

رنج غم بگذشته را


آن شبی را یاد دارم

باز چشمانم نخفت

گم نمودم باز هم من

آن کلاف و رشته را

در سکوت سرد شب

می‌ دید چشمم نور را

ناله‌ی ای از عمق جان

با خون دل آغشته را

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران