bg
غزل«شعر عاشقانه درباره عشق و امید ،نسیم صبحگاهی دل
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/07/23
تعداد نمایش :‌ 3

ای دل من، تا کجا باید چنین آواره بود؟

یا مگر پایان ندارد این مسیر بی‌حدود؟

بی‌تو هر لحظه غمی سنگین‌تر از کوه است، آه!

با تو اما هر غمی در قلب من لبخند بود

از کجا آورده ای این شور و شادی را نسیم؟

یا چه رازی در نگاهت هست از بود و نبود؟

سنگ اگر دل داشت، کم کم نرم می‌شد از تپش

در دلش با من کمی از مهربانی هم نبود؟

نام من در باد پیچید و به هر سو پرت شد

ای عجب! آیا کسی جز عشق این افشا نمود؟

تک‌همسُرا

در سکوت بی‌کرانه، عشق تنها نغمه شد

با تو حتی لحظه‌ها در جان من آیینه شد

تعریف«تک‌همسُرا»

یک قطعه‌ ی کوتاه، مستقل، اما هم‌نوا با یک شعر یا اثر اصلی .مثل یک بند، یک تصویر، یا یک جمله‌ی شاعرانه که با شعر اصلی هم‌حس است، ولی خودش هم می‌تواند به‌تنهایی بدرخشد.

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران