«التهاب دیدار» غزلی عاشقانه و پرشور از محمدرضا گلی احمد گورابی است که با زبانی لطیف و موسیقی درونی، التهاب لحظهی دیدار، سکوتهای نیمهشب، و رازهای پنهان دل را روایت میکند. این اثر با تصویرهایی شاعرانه از باد، اشک، سایه و خواب، مخاطب را به دنیای عاطفه و عشق میبرد. مناسب برای علاقهمندان به شعر عاشقانه، ادبیات معاصر فارسی، و غزلهای پر از تصویر و احساس.
باد آمد سوی من، با بوی چیزی ناگهان
چیزی شبیه التهاب لحظهی دیدارمان
حس غریبی در دلم، انگار میخواهم هنوز
با تو باشم در سکوتِ نیمهشب، در راهمان
آمدی دنیا ز بعدش، شکل دیگر یافته
شعر میگوید، ولی بینغمه است این سازمان
گرچه لب خاموش شد اما دوباره باز هم
اشکهای دل گواهی میدهند از رازمان
سایه سایه با تو هستم، بیصدا، بیادعا
کاش می خواندی کمی، تا زنده باشد خوابمان
«تکهمسُرا»
در هوای نیمه شب با یاد تو جان میدهم
بی تو در آغوش غم هستی به آسان میدهم
تعریف«تکهمسُرا»
یک قطعه ی کوتاه، مستقل، اما همنوا با یک شعر یا اثر اصلی. مثل یک بند، یک تصویر، یا یک جملهی شاعرانه که با شعر اصلی همحس است، ولی خودش هم میتواند بهتنهایی بدرخشد.