bg
سایه‌نگاریِ بودن؛ غزلی در سکوتِ
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/07/02
تعداد نمایش :‌ 13


غزل «سایه‌نگاریِ بودن» با فرم فراپدیدارگرایی بیکران، تجربه‌ی زیستن در سکوت، تماشای هستی و کشف معناهای پنهان را روایت می‌کند.


گاه باید دل سپردن، در سکوت لحظه‌ها
تا ببینی رازِ هستی، در نگاهِ سایه‌ها

بی‌کلام و بی‌تمنّا، زیستن در عمقِ شب
با دلِ آگاه و روشن، در صدایِ واژه‌ها

هر نفس آیینه‌ای شد، در عبورِ بی‌صدا
هر تپش پژواکِ جانی، در میان صحنه‌ها

زندگی گاهی تماشا، بی‌نیاز از گفت‌وگو
همچو مه در صبحِ خلوت، در کنارِ بوته‌ها

در دلِ اندوهِ خامُش، نغمه‌ای پنهان شده
شعرِ نابِ بی‌نشان را، می‌سراید غصه‌ها

زیستن در عمقِ شب تنها، نشان بی نشان
با دلِ آگاه و روشن، از زبان خامه ها

«تک‌همسُرا»

گاه هم باید نشستن، در سکون لحظه‌ها

تا بیابی خویش را گم، در نگاهِ سایه‌ها

تعریف«تک‌همسُرا»

یک قطعه‌ ی کوتاه، مستقل، اما هم‌نوا با یک شعر یا اثر اصلی.مثل یک بند، یک تصویر، یا یک جمله‌ی شاعرانه که با شعر اصلی هم‌حس است، ولی خودش هم می‌تواند به‌تنهایی بدرخشد

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران