bg
«باران و باد»؛ غزلی عاشقانه در کوچه‌های خیال و اشک
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/06/30
تعداد نمایش :‌ 17

غزل «باران و باد» با نغمه‌های عاشقانه و تصاویر خیال‌انگیز، دل‌نوشته‌ای است از دلتنگی، امید و زیبایی‌های شاعرانه. این شعر، با زبان لطیف و موسیقی درونی، مخاطب را به سفری در کوچه‌های بی‌کسان و اشک آسمان می‌برد.

بادی که در شب می‌وزد، در کوچه‌های بی کسان
هر موج دریا می‌شود، همراز اشکِ آسمان

دل در هوای دیدنت، سرگشته چون باد صبا
هر لحظه نامت می‌وزد، با نغمه‌های شادمان

دوری ز نور روی تو، شب را سیاهی کرده است
هر واژه از سودای تو، افتاده بر دیوار جان

بی‌نام تو این باغ دل، پژمرده در آغوش غم
هر برگ آن دیباچه ات، سرشار از آوای زمان

ای باده‌ی شیرین دل، ای روشنی در سینه‌ام
با یاد تو هر لحظه شد، شعری به رنگ ارغوان

«تک‌همسُرا»

در بارش نامت دلم با باد می‌رقصد هنوز

تا شعله ای افروخته این عاشق آتش فروز

تعریف«تک‌همسُرا»

یک قطعه‌ ی کوتاه، مستقل، اما هم‌نوا با یک شعر یا اثر اصلی.

مثل یک بند، یک تصویر، یا یک جمله‌ی شاعرانه که با شعر اصلی هم‌حس است، ولی خودش هم می‌تواند به‌تنهایی بدرخشد.

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران