شعر سپید «هندسهی احساس»
شعر سپید «هندسهی احساس» تجربهای شاعرانه از خطوط موازی اندوه و شادی را روایت میکند. این شعر با تصویرسازی ذهنی، زبان نو و ساختار شکسته، مخاطب را به سفری درونی و چندلایه میبرد.ازمحمدرضا گلی احمدگورابی
شعر سپید «هندسهی احساس»ازمحمدرضا گلی احمدگورابی
شعر سپید «هندسهی احساس»ازمحمدرضا گلی احمدگورابی
«هندسه احساس»
دو خط موازی
از چشمهای تو آغاز شدند
یکی به سمت گریه،
یکی به سمت خندهای که هرگز نرسید.
در ایستگاه بینامی
قطارها
با واژههای بیصدا
از کنار هم عبور کردند
بیآنکه به هم برسند.
من
در فاصلهی میان دو خط
به دنبال نقطهای گمشده
در هندسهی احساس
نقاشی میکردم:
یک لبخند ترکخورده
بر دیوار اندوه
با رنگ
خاطرهی کودکی
در خیابان
با سیبی گاز زده در دستانش ،
تکهمسُرا :
کودک خم شد نه برای سیب برای بازگشت به لحظهای
که هنوز اتفاق نیفتاده بود.
تعریف«تکهمسُرا» :
یک قطعه ی کوتاه، مستقل، اما همنوا با یک شعر یا اثر اصلی.
مثل یک بند، یک تصویر، یا یک جملهی شاعرانه که با شعر اصلی همحس است، ولی خودش هم میتواند بهتنهایی بدرخشد.
کودک خم شد نه برای سیب برای بازگشت به لحظهای
که هنوز اتفاق نیفتاده بود.