bg
نقش بر رخ مهتاب
شاعر :‌ مهرداد پورانیان
تاریخ انتشار :‌ 1404/06/11
تعداد نمایش :‌ 18

خواهم بسرایم غزلی ناب در امشب
نقشی بزنم بر رُخِ مهتاب در امشب

بر خازن میخانهء هر دیر خرابات
جامی بزنم از مِیِ *دوشاب در امشب

این قلب زبان بستهء درگیر و گرفتار
بس لاله صفت گشته چه بیتاب در امشب

ای طائر فرخندهء بختم به کجایی؟
در یاد تو چشمم شده بیخواب در امشب

دل ماهی و صیاد تو هستی چو که اکنون
مِیلش شده اُفتد سَرِ قلّاب در امشب

وحشی صفت این دل؛ ز خودش بد شده بیخود
از داغ فراقت شده بیتاب در امشب

طوفان شده در قلبم و ذهنم شده گرداب
بیرون بکشم از دل گرداب در امشب

بینم که به نجوای دلم گوش گرفتی
خورشیدَکِ من بس زده آفتاب در امشب

ای جان به فدایت که رُخت را بنمودی
از آمدنت جان شده شاداب در امشب

آمال رقیب این شده بود: آنکه نیایی
امید دلش رفت چه بر آب در امشب

مِی خورده و میگفت که بد عهد و وفایی
شد باده به کامش خودِ خوناب در امشب

امشب ز وجودت ؛ وَ زِ *جودت چه شبی گشت
باید شود این خاطر خوش قاب در امشب

بر معبد رویت نگرم ،گو که چه بینم
درگاه نگاهت شده محراب در امشب

امشب شب عشق است و شبی هست مقدس
باید که بجا آورم آداب در امشب

ای فَرّ‌ِ مهان، مایهء جان،مرغ خوش الحان
من بردهء عشقم؛ وَ تو ارباب در امشب

دل طفل بد آموزِ تو شد از سرِ مهرت
این والهء دیوانه ؛تو دریاب در امشب

         به قلمِ🖋: پورِ مهر👇
         #مهردادپورانیان



☑️توضیحات لازم و معانی کلماتِ نامأنوس👇
*دوشاب:شیرهء انگور
*جود:بخشش

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران